تعداد افراد سربریده شده توسط امام علی امام اول شیعیان
امام علی امام اول شیعیان یکی از بزرگترین متخصصان سر بریدن انسان ها در تاریخ چند هزار ساله ما انسان هاست . البته این مطلب برای شیعیان بسیار دور از زهن و عجیب است ولی متاسفانه کتاب های زیادی از خود شیعیان بر این داستان غم انگیز شهادت می دهند امام علی رکورد کشتن افراد با دست خود را دارد، من تابحال به هیچ شخصیت دیگری در تاریخ هیچ مملکتی در هیچ زمانی بر نخورده ام که با دست خود این تعداد آدم را کشته باشند. البته بوده اند چنگیزها، تیمورها، هیتلر ها و سایر آدمهایی که کردار و پندار آنها به مرگ صدها، هزاران و میلیونها نفر انجامیده است، اما آنها هیچکدام خودشان با دست خود این تعداد آدم نکشته اند. حتی اگر آدمهای دیگری نیز پیدا شوند که بیش از علی با دست خود آدم کشته باشند، امام علی به مقام دوم یا سوم تاریخ نزول پیدا میکند و این مردی است که شیعیان با تحریف اتفاقهای تاریخی و نادیده گرفتن اعمال او سعی در ساختن الگویی اخلاقی از وی دارند. تصور کنید شخصی در چشم انسانهای دیگر نگاه میکرده است و همزمان سر آنها را میبریده است، آیا برای چنین انسانی میتوان هیچ احترامی قائل شد؟
من اینجا تعدادافراد کشته شده توسط علی را از کتاب های تاریخی میاورم سپس آن ها را با هم جمع می زنم تا ببینیم آیا امام علی افتخار مدال طلای آدمکش ها را دارد یا نه.
علی و زبیر بن عوام پس از پیروزی بر قبیله” بنی قریظه” تعداد ۹۰۰ نفر از مردان قبیله را در مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند. (تاریخ طبری. جلد ۳)پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و ” علی” و” زبیر” در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد ۳٫ صفحه ۱۰۹۳) اگر فرض کنیم که علی و زبیر بن عوام هرکدام به اندازه یکدیگر سر بریده اند، به این نتیجه خواهیم رسید که
امام علی تا اینجا با دست خود 400 نفر را سر بریده است.
400
۲- کشتار خاندان “ازد”:
علی و یارانش در یک روز تعداد ۲۵۰۰ نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه ۷۲۹)
اگر خوشبینانه به قضیه نگاه کنیم و زبیر سربر را تنها یار علی حساب نکنیم برای امام علی 4 نفر همراه در نظر می گیریم پس:
سهم علی می شود 500 نفر که با 400 نفر بالایی می شود 900 نفر
400+500=900
۴- نبرد “لیله الحریر”:
علی در نبردی بنام “لیله الحریر” در حدود ۵۰۰ تا ۹۰۰ نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد ۱٫ صفحه ۱۵۳)
میانگین 500 و 900 می شود اینجا به خاطر گل روی شیعیان کمترین عدد ذکر شده که 500 هست را حساب می کنیم
علی در این نبرد ناجوانمردانه 500 نفر راکشت
900+500=1400
۵- کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :
عبدالله خرمی و ۷۰ تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه ۱۹۹)
اینجا علی 70 نفر را مثل آب خوردن کباب کرده
1400+70=1470
۶- کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد ۴ . صفحات ۱۳۸۰٫۱۴۶۴) (تاریخ طبری .جلد ۶٫صفحات ۲۴۲۰٫۲۲۶۵)
به طور تخمینی تعداد زنان و مردان کشته شده توسط علی را 100 نفر حساب می کنیم
1470+100=1570
البته امیدوارم از طرف شیعیان به بی انصافی متهم نشوم چون من اینجا فقط قتل های ناجوانمردانه علی را جمع کردم مگرنه اگر شمار کشته شدگان به دست علی را در جنگ هایی مثل نهروان صفین جمل خیبر و ده ها جنگ دیگر آن امام حساب کنم
بدون شک این تعداد از 5000 نفر هم بیشتر می شود
برای اینکه آخرین امتیاز را هم به علی داده باشیم 1570 را به 1500 رند می کنیم پس:
علی(ع) که مثلا همای رحمت! است با وجدان آسوده 1500 نفر را ناجوانمردانه کشتار کرده
1500
در ادامه مقاله می توانید با بقیه شیرین کاری های آن امام بزرگوار آشنا شوید
نقش علی در ترور مخالفان :
۱- ترور شاعری بنام” حویرث بن نقیذ”:
وی شتر دختران محمد “فاطمه” و “ام کلثوم” را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط علی در جریان یک
تو طئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد ۲٫ صفحه ۲۷۳)
۲- سر بریدن” مغیره” :
پیر مردی بنام “مغیره” که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه ۳۱۶)
۳- علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با شکنجه بمیرند. (امام علی . عبدالفتاح . جلد ۵٫ صفحه ۲۷)
۴- سر بریدن “نضر” و “عتبه” :
پس از شکست” ائیل” محمد به علی دستور داد که “نضر” پسر” حارث” را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام “الظیه” از میان اسرا “عتبه” پسر” ابی معیظ ” بدستور محمد و بدست علی سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد ۱٫صفحه ۵۷)
۵- سر بریدن “عتبه” :
مردی بنام “عتبه” که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد ۵ .صفحه ۱۱۰۳)
تجاوز به یک برده
محمد بن بشار، از روح بن عباده، از علی بن سوید بن منجوف، از عبدالله بن بریده، نقل کرده است که:
رسول خدا علی را به سوی خالد فرستاد تا خمس (سهم پیامبر از غنایم را) بگیرد و من از دست علی ناراحت شدم، بعد از اینکه علی غسل گرفت (بعد از برقراری تماس جنسی با یکی از بردگانی که جزوی از غنایم بود) من به خالد گفتم، «آیا این را نمیبینی؟» (خوابیدن علی با بریره را). وقتی به پیامبر رسیدیم، من جریان را برای پیامبر تعریف کردم. پیامبر گفت، «ای بریده آیا از علی متنفری؟» گفتم «آری»، پیامبر گفت «از او متنفر نباش، زیرا سهم او از خمس بیش از این است».
توضیحی که در برگ 447 آمده است در مورد همین حدیث میگوید
بریره از علی متنفر بود زیرا علی دختری را از میان غنائم بیرون کشیده بود و با او تماس جنسی برقرار کرده بود و در نظر بریرده این کار او ناپسند بود.
در اینجا علی دختری را از میان اسرا انتخاب کرده و با او همبستر میشود. وقتی که این قضیه با محمد در میان گذاشته میشود او این مسئله را تایید میکند. توجه داشته باشید که اسرا همچون غنیمت ها به شمار میرفتند و از اموال مسلمانان و مسلمانان میتوانند از کنیز خود برای سکس استفاده کنند یا به عبارت دیگر به آنها تجاوز کنند.
ماجرای جنگ امام علی با عمر بن عبدود و تف انداختن او بر چهره امام (ناجوانمردی علی)
((دو مرد بهم گلاويز شدند. على كه دستش به سر و گردن عمرو نمى رسيد، در حالى كه او شمشير را بر كشيده بود تا بر على فرود آورد، وى ضربه اى چنان قوى بر ران عمرو زد كه آن را قطع كرد و در افتاد و بر سينه اش پريد و ريشش را گرفت تا سرش را برگيرد. عمرو كه از ننگ شكست از جوانى كه خود را از او در پهلوانى نامورتر مى ديد، سخت به خشم آمده بود، بر چهره على عليه السلام تف انداخت . على عليه السلام بسختى خشمگين شد و در حالى كه از غيظ، شمشير را بر گردنش گذاشته بود، ناگهان برداشت و كنار رفت . عكرمه و ديگران بسرعت فرار كردند و از خندق گذشتند. على عليه السلام آنان را مى نگريست ، قدم مى زد، چشمش را به همه سو مى گرداند و انديشه هاى گوناگون را به مغزش هجوم مى داد. خشمش فرو نشست . با لبخندى آرام بر گشت و با گامهاى شمرده و راحت به عمرو نزديك شد. پايش را بر سينه او گذاشت . عمرو كه از اين حركت خيره مانده بود، پرسيد: اين چه بود؟!
على عليه السلام گفت : از كار تو خشمگين شدم ، نمى خواستم از خشم خويش تو را بكشم ، صبر كردم كه آرام گردم تا تو را همه براى خدا كشته باشم . و سپس چنان كه گويى شتر و حسان بن ثابت كه در همه جنگها با شعر برنده تر از شمشيرش شركت داشت ، فرار عكرمه را از دم شمشير على عليه السلام سرود…)) (1)
تف انداختن عمر بن عبدود بر چهره امام علی و بعد برخواستن و دور زدن امام علی به دور او معمولاً از چیزهایی است که شیعیان خیلی راجع به آن صحبت میکنند، گمان میکنم نخستین بار که این داستان را شنیدم در کلاس سوم دبستان بودم. بیشتر تمرکز این داستان معمولاً روی این است که امام علی بلند شد، یک دور زد و بعد سر او را برید، این بلند شدن و دور زدن در نظر شیعیان خیلی اهمیت بیشتری دارد تا بریده شدن سر یک انسان. به یاد دارم در دوران جاهلیت خویش (وقتی که مسلمان بودم) وقتی به عمرو بن عبدود و کاری که کرده است فکر میکردم با خود میگفتم این شخص چه انسان پستی بوده است، وقتی در جنگ شکست میخوری و حضرت امام رویت مینشیند تا سرت را با دستهای مبارکش ببرد باید خیلی انسان پلیدی باشی که بر چهره آسمانی امام تف بیاندازی، بلکه باید اجازه بدهی آن امام عزیز سرت را راحت از تنت جدا کند (برای دیدن فیلمهای سر بریدن به بخش جنایات اسلامگرایان مراجعه کنید). و بعد یاد یکی از روضه خوانها میافتادم که شعر منصوب به مولوی را با آه و ناله در شبهای احیا میخواند و گریه زاری میکرد و ما هم با او اشک میریختیم که خدا مارا بخاطر کارهای بدی که کرده ایم ببخشد.
انداختن خصم در روی امیر المومنین علی کرم الله وجهه و انداختن امیرالممنین علی شمشیر از دست
از علی آموز اخلاص عمل | شیر حق را دان مطهر از دغل | |
در غزا بر پهلوانی دست یافت | زود شمشیری بر آورد و شتافت | |
او خدو انداخت در روی علی | افتخار هر نبی و هر ولی | |
آن خدو زد بر رخی که روی ماه | سجده آرد پیش او در سجدهگاه | |
در زمان انداخت شمشیر آن علی | کرد او اندر غزااش کاهلی | |
گشت حیران آن مبارز زین عمل | وز نمودن عفو و رحمت بیمحل | |
گفت بر من تیغ تیز افراشتی | از چه افکندی مرا بگذاشتی | |
آن چه دیدی بهتر از پیکار من | تا شدی تو سست در اشکار من | |
آن چه دیدی که چنین خشمت نشست | تا چنان برقی نمود و باز جست | |
آن چه دیدی که مرا زان عکس دید | در دل و جان شعلهای آمد پدید | |
آن چه دیدی برتر از کون و مکان | که به از جان بود و بخشیدیم جان | |
در شجاعت شیر ربانیستی | در مروت خود کی داند کیستی | |
در مروت ابر موسیی بتیه | کمد از وی خوان و نان بیشبیه | |
ابرها گندم دهد کان را بجهد | پخته و شیرین کند مردم چو شهد | |
ابر موسی پر رحمت بر گشاد | پخته و شیرین بی زحمت بداد | |
از برای پختهخواران کرم | رحمتش افراخت در عالم علم | |
تا چهل سال آن وظیفه و آن عطا | کم نشد یک روز زان اهل رجا | |
تا هم ایشان از خسیسی خاستند | گندنا و تره و خس خواستند | |
امت احمد که هستید از کرام | تا قیامت هست باقی آن طعام | |
چون ابیت عند ربی فاش شد | یطعم و یسقی کنایت ز آش شد |
مولوی بگونه ای از ماجرا سخن گفته که گویا امام علی عمربن عبدود را بخشیده است و بیخیال ماجرا شده است. و بعد امام را ستایش میکند که چقدر کریم و بخشنده است و همینطور بگونه ای صحبت کرده است که عبد ود بیمار بوده است و بدون هیچ دلیلی بر صورت امام که شمشیرش را به دست گرفته بود و تند میشتافت تف انداخته است. اما حال که دوران جاهلیتم پایان یافته و اسلام را کنار گذاشته ام به این نتیجه رسیده ام که مولوی هم دروغ گفته است، در هیچکدام از کتابهای تاریخی نوشته نشده است که امام علی عمربن عبدود را بخشید و اورا نکشت. البته شاید مولوی هم مثل روشنفکران دینی امروز میخواسته است با تحریف تاریخ، شخصیت های تاریخی و دروغهای هفت رنگ مردم زمان خود را گول بزند و با اینگونه حرفها اسلامگرایان زمانه خود را به ترحم و انسانیت دعوت کند، به این امید که از توحش تاریخی سنگسارگرایان بی وجدان و انسان ستیز کم شود. شاید هنر و ارزش مولوی تماماً به همین باشد، این داستان مولوی نیز همانند داستان موسی و شبان او که در هیچ کتابی یافت نمیشود و ساخته مولوی است تبلیغ مدارا و تحمل مذهبی میکند، در حالی که در قرآن چنین چیزهایی یافت نمیشود.
این ماجرا مربوط به جنگ احزاب یا خندق است که در آن تمامی اعراب جمع شده بودند تا محمد را که به کاروانها حمله برده بود و مردمانی را قتل عام کرده بود و تهدیدی برای منطقه بشمار میرفت از بین ببرند. اما عبدود برای چه بر چهره امام علی تف انداخت؟ پاسخ بسیار جالبی برای این پرسش وجود دارد. ود از بتهای مشهور اعراب بوده است و عبدود از پرستندگان آن بت بوده است. عبدود از پهلوانان عرب بود و در آن جنگ از معدود کسانی بود که توانسته بود از خندقی که به پیشنهاد سلمان پارسی کنده شده بود عبور کند. و بعد از عبور از خندق بدنبال مبارز میگردد و علی داوطلب مبارزه با او میشود،
سیره ابن هشام در پوشینه سوم از قول امام علی در شرح ماجرای مبارزه علی با عبدود نوشته است
چگونه با تو بجنگم درحالی که تو بر اسب نشسته ای (درحالی که من پیاده هستم)، پس از اسب فرود آی تا مانند من (پیاده) شوی. پس از اسبش پیاده شد. (2)
اعراب بیچاره آنقدر هم که مسلمانان اصرار دارند نشان دهند-انسانهای پستی نبودند، عبدود پهلوان برای اینکه در مبارزه با علی انصاف را رعایت کرده باشد از اسب پیاده میشود تا هردو با یکدیگر برابر شوند، یعنی آداب جوانمردی حتی در آن شرایط نیز وجود داشته است و انسانیت در آن کویر نیز جوانه هایی زده بود. اما جنگ سختی در میگیرد و پهلوان عرب با علی میجنگد. اما امام علی که گویا آن نیرویی که در هنگام کندن در خیبر داشته است (!) را نداشته دست به یک حرکت ناجوانمردانه و بسیار زشت میزند، ماجرای این عمل ناجوانمردانه در بسیاری از کتابهای حدیث اینگونه آورده شده است:
میزان الحکمه پوشینه سوم بخش آداب جنگ
در جـنـگ احزاب میان على (ع) وعمرو بن عبدود سخنانى گذشت على به او فرمود: اى عمرو! (در بـزدلـى تـو) هـمین بس نیست كه من به جنگ تن به تن باتو آمده ام وتو كه شهسوارعربى با خـودت كمك آورده اى؟ عمرو برگشت كه پشت سر خود را نگاه كند امیر المؤمنین (ع) بیدرنگ چنان ضربه اى بر دو ساق پاى او وارد آورد كه از پیكرش جدا شدند و گرد و غبارى به هوا برخاست آن حـضـرت در حـالـى كـه بر اثر ضربت عمرو خون از فرقش مى ریخت و ازشمشیرش نیز خون مـى چكید نزد رسول خدا (ص) برگشت رسول خدا (ص) فرمود : اى على! فریبش دادى؟ عرض كرد : آرى , اى رسول خدا ! جنگ نیرنگ است. (3)
آیا مشخص است که چرا آن ملعون بر روی چهره امام اول شیعیان و خلیفه چهارم مسلمانان تف کرد؟ عبدود از اسب پیاده شد تا اصول جوانمردی را رعایت کرده باشد و جنگی برابر داشته باشد، اما در مقابل علی در میان جنگ به او میگوید که یارانت نیز به کمک تو آمده اند، عبد ود که برمیگردد تا ببیند آیا براستی یارانش از خندق گذشته اند یا نه، میبیند که افتخار هر نبی و هر ولی به او دروغ گفته است، و در این زمان امام پاهای پهلوان عرب را قطع میکند و آنگاه است که آن ملعون بر چهره امام شیعیان تف می اندازد. کجاست آن عدالت علی که شیعیان از آن سخن میگویند؟ پیامبر نیز گویا میدانسته است که علی از پس عبدود بر نمی آید، از علی پرسیده است که آیا وی را فریب دادی؟ و علی میگوید آری! براستی که جنگ همان خدعه و نیرنگ است. این خدعه و نیرنگ از همان خدعه هایی است که امام خمینی به مردم ایران زد. در فرانسه برای آنان از دموکراسی و حقوق بشر سخن گفت و در ایران از جمهوری اسلامی و شریعت اسلامی، همان امامی که ابتدا گفت میزان رای ملت است بعد گفت اگر همه بگویند آری من میگویم نه! آن امامی که قرار بود آب و برق را مجانی کند و پول نفت را در خانه های مردم به آنها تحویل بدهد! براستی که این دو امام چقدر بهم شباهت دارند.
ماجرای تف انداختن عبدود به علی مرا به شگفت وا میدارد، از طرفی در شگفتم که چگونه در بیابانهای عربستان هم انسانیت و جوانمردی اینگونه وجود داشته است و عبدود که خود را در میان مسلمانان تنها یافته است حاضر میشود از اسبش پایین آید تا با علی برابر گردد و از طرفی فرومایگی علی و ددمنشی و زشت کرداری او است که مرا شگفتزده میکند، او چگونه توانست در مقابل چنین لطفی اینگونه پاسخ بگوید؟ بیش از رفتار علی رفتار شیعیان مرا شگفت زده میکند که چگونه با اخلاقمدار دانستن علی خود نیز پا روی اخلاق و انسانیت میگذارند و چنین ددمنشی را نیک کردار میپندارند. منابع و توضیحات بیشتری در مورد این ماجرا را در نوشتاری با فرنام «علی؛ شیر حق یا یک دغلکار» بیابید.
ماجرای عقیل و امام علی
بارزترين مثال از عدالت طلبي مولاي متقيان(ع) قاطعيت آن حضرت در برابر برادر خودش- عقيل- بود و با اينكه عقيل نابينا و فقير و مستمند بود و غبار فقر بر چهره كودكانش هم نمايان بود، اما امام علي(ع) هيچگاه از موقعيت خود سوءاستفاده نكرد و از بيت المال چيزي بيشتر از سايرين به برادرش نداد. (9)
از ماجراهای دیگر امام علی و عدالتش ماجرای عقیل بن ابیطالب برادر او است که به نزد او می آید و از او میخواهد که از بیت المال به او پولی دهد. امام نیز آهنی گداخته در آتش را به سوی برادر نابینای خود نزدیک میکند و به روایاتی به بدن او میزند، و به او میگوید آتش جهنم از این داغ تر است، من را تاب و تحمل آن آتش نیست، چگونه از من میخواهی که به تو از بیت المال پول دهم؟
شیعیان این ماجرا را دلیل بر عدالت سرشار علی میدانند. برداشتن پول از بیت المال که از اموال دیگران است و به امانت نزد حاکم گذاشته شده بود بدون شک دزدی به حساب می آید. و شیعیان اصرار دارند که چون امام علی دزدی نکرده است باعث میشود که او از لحاظ اخلاقی بسیار والا و فوق العاده باشد است. این درحالی است که اکثر انسانها دزد نیستند، و دزدی نکردن به گمان من کاری عادی است و چندان شایسته ستایش نیست. گمان نمیکنم کار شایسته ای باشد اگر به کسی به دلیل دزد نبودن جایزه بدهند. همچنین سایر داستانهای مشابه مانند اینکه امام علی وقتی برای کارهای اداری شمعی روشن میکرد پول آنرا از پول بیت المال میداد و پول شمعی که برای خانه روشن میکرد را خود میداد بسیار شباهت به همین قضیه دارد. اگر شما هم پول قبض برق خانه خود را از پول شرکت یا جایی که برای آن کار میکنید نمیدزدید به همان اندازه اخلاقمدار هستید که علی بوده است. از شیعیان باید پرسید که آیا شما دزد هستید؟ اگر گفتند نه باید به آنها یاد آور شد که پس به اندازه همان امام علی اخلاقمدار هستید، البته با فرض اینکه امام علی دزد نبوده باشد.
اما از طرف دیگر عقیل کسی است که به نزد دشمن امام علی یعنی معاویه بن ابوسفیان میرفته است و از او نیز درخواست کمک میکرده است، بنابر این او برادری خیانت پیشه بوده است. جالب است بدانید برادر دیگر علی، طالب نیز در جنگ بدر در صف مکیان قرار گرفته بود و علیه علی جنگید، لذا برادر دیگر او نیز علیه او بود. کدام انسانی حاضر است به چنین برادر خائنی کمک کند؟ عقیل ظاهراً نه تنها یک برادر خیانت کار بلکه یک دزد نیز هست. یعنی از امام علی خواسته است که از بیت المال برای او دزدی کند. خود را بجای امام علی بگذارید، آیا شما دزد هستید؟ آیا شما حاضرید به چنین برادر نابکار و فرومایه ای کمک مالی کنید و یا بخاطر او دست به دزدی بزنید؟ اگر پاسخ شما به این دو پرسش منفی است، پس شما نیز به همان اندازه امام علی قابل ستایش هستید. گمان من بر آن است که اکثر مردم در مقابل این دو پرسش پاسخ منفی میدهند و در عمل نیز نشان میدهند که به بر اساس این دو پاسخ رفتار میکنند، اگر اینگونه باشد کار امام علی چه ارزش فوق العاده ای پیدا میکند؟ آیا هرکس دزد نباشد انسان فوق العاده با اخلاق و شایسته ای است؟ روشن است که شیعیان در این قضیه اغراق میکنند و از ماجرایی کم اهمیت نتیجه گیری های غیر عادی میکنند.
حال اینکه آیا آهن داغ گذاشتن در دست کسی که نابینا است کار اخلاقی است، یا اینکه رفتاری بیمارگونه و نشان دهنده بلاهت یک شخص است بر عهده شما بماند. همچنین مقایسه این داستان با داستان دیگر که علی در هنگام رکوع انگشتر خود را که خراج روم را با آن میشد داد به گدایی داده است و تناقض میان این دو داستان نیز بر عهده شما.
شاید اسلامگرایان به دلیل فساد شدید اخلاقی که گریبانگیرشان است و بی انصافیها و دزدیهایی که بینشان رایج است اینگونه اعمال را فوق العاده و تعجب بر انگیز بدانند، اما چنین رفتارهایی قطعاً باعث نمیشوند که شخصی یک الگوی اخلاقی فوق العاده برای انسانهای تمام دورانها شود.
توصیه های امام به مالک اشتر
نمیتوان انصاف را کنار گذاشت و گفت این جملات که در نامه 53 مجموعه نهج البلاغه آمده بی ارزش هستند. اما دو قضیه را نیز نباید فراموش کرد. یکم اینکه کتاب نهج البلاغه تقریباً 400 سال بعد از حیات علی نوشته شده است، کتابی است که اسناد و مدارک معتبری را از راویان اعلام نمیکند و به همین دلیل ارتباط این کتاب با امام علی بسیار ضعیف است برای اطلاعات بیشتر پیرامون نهج البلاغه به نوشتاری با فرنام «نهج البلاغه نوشته کیست؟» مراجعه کنید. البته این کتاب در نزد شیعیان ارزش بسیار یافته است اما براستی ارزش تاریخی چندانی ندارد. دومین نکته که اهمیت بیشتری از نخستین نکته دارد این است که عدالت واژه بسیار بزرگ و کلی است. آیا هرگز تابحال شنیده اید شخصی مردم را تشویق به بی عدالتی بکند یا بگوید که هوادار بی عدالتی است؟ همه انسانها طرفدار عدالت هستند منتها تعریف انسانها از عدالت متفاوت است.
هیتلر گمان میکرد از بین بردن یهودیان و همجنسگرایان و کمونیست ها و سلطه نژاد آریایی و افراد مو بور چشم آبی بر سایر انسانها که او شبهه انسان مینامیدشان عادلانه است. بنابر این تشویق به عدالت کردن هیچ ارزش خاصی ندارد. عدالت از نظر امام علی برابر با به بردگی کشیدن انسانها، حمله به کشورهای مختلف، کشتن مردان و تصاحب زنانشان بوده است. امام علی تجاوز به اسرا را عین عدالت میدانسته است از نظر او چشم در آوردن، دست و پا بریدن، آدم سوزاندن، سر بریدن و غیره برابر با عدالت بوده است. بنابر این، اینگونه نصیحت ها نیز کوچکترین ارزشی ندارند.
علی اسلام را عادلانه میدانسته است و همین کافی است که او شخصی عادل نباشد و توصیه او به عدالت در اصل رعایت کردن اسلام و قوانین آن است. حال اگر اسلام عادلانه نباشد که نیست، عدالت علی نیز زیر سوال میرود. اگر چشم در آوردن، دست بریدن، سر بریدن، آدم سوزاندن، تجاوز به سایر مردم و ملتها، سرکوب انسانهای آزادیخواه، سنگسار کردن، برده داری کردن، همخوابگی با بردگان حمله به کاروان ها و غیره عادلانه هستند، علی و در کنار او چنگیز خان مغول، اسکندر، هیتلر، استالین و خمینی را نیز دادگر و دادگستر دانست.
امام علی و اسلحه نکشیدن بر روی خوارج
معمولاً گفته میشود که علی در مقابل خوارج تا زمانی که آنها بر روی او شمشیر نکشیدند، شمشیر نکشید. البته شیعیان نمیگویند که علی وقتی شمشیر علیه خوارج کشید با آنها چه کرد و چه خونهایی از منتقدین او که دو دستی حکومت را چسبیده بود ریخت. اما اینکه چرا علی چنین کاری نکرد بیشتر به این برمیگردد که علی برعکس محمد سیاستمدار خوبی نبود و اشتباهات سیاسی بسیاری را مرتکب شده بود. از طرفی او درگیر سایر مسائل سیاسی و جنگ با رقبای دیگر بود و موقعیت سرکوب خوارج را تا زمانی که دست به این کار زد، بدست نیاورده بود. اما حتی اگر فرض کنیم علی با سایر مسلمانان رفتار شایسته ای داشته است، آیا همین کافی است که او را انسانی اخلاقمدار و عادل بدانیم؟ این تنها در صورتی میسر است که کارهای وحشتناک دیگری که او انجام داده است را نادیده بگیریم. معمولاً اسلامگرایان فاشیسم دینی رهبرانشان نسبت به ناباوران به اسلام و دگر اندیشان را نادیده میگیرند و تنها رفتار اسلامگرایان اولیه با سایر اسلامگرایان را مد نظر قرار میدهند. در زیر چند مورد مورد از این کارهای وحشتناک را خواهیم آورد.
سر بریدن صدها نفر از یهودیان بنی قریظه. در ماجرای بنی قریظه تمامی تاریخ نویسان اتفاق نظر دارند که امام علی و زبیر بن عوام مسئول سر بریدن یهودیان اسیر بودند و سر آنها را بریدند و جسد آنها را در چاه انداختند (برای مدارک و اسناد و بحث مفصل به بخش در ماجرای بنی قریظه واقعا چه اتفاقی افتاد؟ مراجعه کنید). حال در مورد تعداد افراد این قبیله که کشته شده اند دو قول 900 تن و 700 تن آورده شده است، اگر میانگین این دو قول یعنی 800 نفر را بپذیریم و فرض کنیم که علی و زبیر بن عوام هرکدام به اندازه یکدیگر سر بریده اند، به این نتیجه خواهیم رسید که امام علی با دست خود 400 نفر را سر بریده است. اگر شخصی تنها 1 نفر آدم بیگناه را سر ببرد او انسان قاتل و کثیفی خواهد بود، چه برسد به اینکه 400 نفر را سر ببرد. در جایی دیگر آمده است «در لیلة الهریر (در جنگ صفین) زیاده از پانصد کس و بقولی نهصد کسرا با شمشیر بکشت و بهر ضربتی تکبیری گفت» (شیخ عباس قمی، منتهی الآمال پوشینه یکم برگ 183). وجدان شما در مورد کسی که در چشمهای صدها انسان نگاه کرده است و سرهای آنها را بریده است و جان آنها را در مقابل عزیزانشان گرفته است به شما چه میگوید؟ آیا حاضرید در همسایگی چنین مردی زندگی کنید؟ امام علی رکورد کشتن افراد با دست خود را دارد، من تابحال به هیچ شخصیت دیگری در تاریخ هیچ مملکتی در هیچ زمانی بر نخورده ام که با دست خود این تعداد آدم را کشته باشند. البته بوده اند چنگیزها، تیمورها، هیتلر ها و سایر آدمهایی که کردار و پندار آنها به مرگ صدها، هزاران و میلیونها نفر انجامیده است، اما آنها هیچکدام خودشان با دست خود این تعداد آدم نکشته اند. حتی اگر آدمهای دیگری نیز پیدا شوند که بیش از علی با دست خود آدم کشته باشند، امام علی به مقام دوم یا سوم تاریخ نزول پیدا میکند و این مردی است که شیعیان با تحریف اتفاقهای تاریخی و نادیده گرفتن اعمال او سعی در ساختن الگویی اخلاقی از وی دارند. تصور کنید شخصی در چشم انسانهای دیگر نگاه میکرده است و همزمان سر آنها را میبریده است، آیا برای چنین انسانی میتوان هیچ احترامی قائل شد؟
قتل عامهای علی به این مورد منتهی نمیشود، وی و یارانش دست به جنایات بسیار هولناکی زده اند، به گوشه ای دیگر از اسناد تاریخی توجه کنید:
به ابی لبید جهضمی که از قوم ازد بود گفتند «علی را دوست داری؟» گفت «چگونه کسی را که در یک قسمت روز دو هزار و پانصد کس از قوم مرا کشته است دوست داشته باشم؟ آنقدر از مردم کشت که کسی نبود کسی را تسلیت گوید و هر خاندانی بکشتگان خود مشغول بود». (8)
سوزاندن انسانها. البته این درست نیست که مبتکر آدم سوزان امام علی بوده باشد، اما مسلما او نیز همچون هیتلر در هولوکاست، دست به سوزاندن آدمها زده است. آدم سوزاندن او نیز همچون آدم سوزی هیتلر از روی باورهای افراد بوده است. امام علی در زمان حیات خود افراد دگر اندیش را زنده زنده سوزانده است، و اینکار همانطور که در ادامه همین نوشتار خواهد آمد در مورد قاتل او نیز انجام شد. آدم سوزی های علی در جنگ های رده اتفاق افتاده است. اعراب بسیاری که همچون ایرانیان با ارعاب و زور شمشیر مسلمان شده بودند مرگ محمد را جشن گرفتند و زنانشان دست خود را حنا بسته بودند، مسلمانان به شدت به سرکوب و قتل عام این افراد و قبایل پرداختند به این جنگها جنگهای ردّه گفته میشود. علی این افراد را زنده زنده سوزاند. (کامل ابن اثیر، پوشینه دوم صفحات 37، 83، 88). علی بارها گردن زده است (مثلاً نضر بن الحارث ) آدم به دو نیم قسمت کرده است (مقلا مرحب یهودی منتهی الآمال پوشینه نخست برگ 184) برای سیاهه ای بزرگتر از جنایات علی از این دست به کتاب پژوهشی در زندگانی علی بخش هفتم با فرنام «علی دژخیم محمد» مراجعه کنید.
سرکوب ایرانیانی که از سلطه و تجاوز مسلمانان عرب به تنگ آمده بودند از دیگر جنایات علی است، در زمان حکومت علی مردم بسیاری از شهر های ایران توسط حکام علی و با دستور مستقیم وی با خشونت تمام سرکوب شدند. وی همچنین در تجاوز نخستین اعراب به ایران که قرنها سبب بردگی ملت ایران شد نقش فراوان داشته است برای جزئیات و اسناد در این زمینه به نوشتاری با فرنام کشتار ایرانیان به دست علی و همچنین به بخشی با فرنام مختصری از مقاومتهای مردم ایران در مقابل اعراب مسلمان مراجعه کنید، اگر انسانگرایی در برخی ایرانیان به آن حد نیست که کشتار اعراب و یهودیان و مخالفان اسلام تنشان را بلرزاند و نشان دهد که علی چه انسان ددمنشی بوده است، امید است مطالعه بلایی که علی و امثالهم بر سر ایرانیان آورده اند موجب شود تا چهره واقعی علی برای ایرانیان آشکار شود. شمشیر نکشیدن علی در مقابل خوارج را در کنار این کارها بگذارید، آنگاه قضاوت کنید که علی دژخیم بوده است یا انسان دوست و اهل مدارا.
بارزترين مثال از عدالت طلبي مولاي متقيان(ع) قاطعيت آن حضرت در برابر برادر خودش- عقيل- بود و با اينكه عقيل نابينا و فقير و مستمند بود و غبار فقر بر چهره كودكانش هم نمايان بود، اما امام علي(ع) هيچگاه از موقعيت خود سوءاستفاده نكرد و از بيت المال چيزي بيشتر از سايرين به برادرش نداد. (9)
از ماجراهای دیگر امام علی و عدالتش ماجرای عقیل بن ابیطالب برادر او است که به نزد او می آید و از او میخواهد که از بیت المال به او پولی دهد. امام نیز آهنی گداخته در آتش را به سوی برادر نابینای خود نزدیک میکند و به روایاتی به بدن او میزند، و به او میگوید آتش جهنم از این داغ تر است، من را تاب و تحمل آن آتش نیست، چگونه از من میخواهی که به تو از بیت المال پول دهم؟
شیعیان این ماجرا را دلیل بر عدالت سرشار علی میدانند. برداشتن پول از بیت المال که از اموال دیگران است و به امانت نزد حاکم گذاشته شده بود بدون شک دزدی به حساب می آید. و شیعیان اصرار دارند که چون امام علی دزدی نکرده است باعث میشود که او از لحاظ اخلاقی بسیار والا و فوق العاده باشد است. این درحالی است که اکثر انسانها دزد نیستند، و دزدی نکردن به گمان من کاری عادی است و چندان شایسته ستایش نیست. گمان نمیکنم کار شایسته ای باشد اگر به کسی به دلیل دزد نبودن جایزه بدهند. همچنین سایر داستانهای مشابه مانند اینکه امام علی وقتی برای کارهای اداری شمعی روشن میکرد پول آنرا از پول بیت المال میداد و پول شمعی که برای خانه روشن میکرد را خود میداد بسیار شباهت به همین قضیه دارد. اگر شما هم پول قبض برق خانه خود را از پول شرکت یا جایی که برای آن کار میکنید نمیدزدید به همان اندازه اخلاقمدار هستید که علی بوده است. از شیعیان باید پرسید که آیا شما دزد هستید؟ اگر گفتند نه باید به آنها یاد آور شد که پس به اندازه همان امام علی اخلاقمدار هستید، البته با فرض اینکه امام علی دزد نبوده باشد.
اما از طرف دیگر عقیل کسی است که به نزد دشمن امام علی یعنی معاویه بن ابوسفیان میرفته است و از او نیز درخواست کمک میکرده است، بنابر این او برادری خیانت پیشه بوده است. جالب است بدانید برادر دیگر علی، طالب نیز در جنگ بدر در صف مکیان قرار گرفته بود و علیه علی جنگید، لذا برادر دیگر او نیز علیه او بود. کدام انسانی حاضر است به چنین برادر خائنی کمک کند؟ عقیل ظاهراً نه تنها یک برادر خیانت کار بلکه یک دزد نیز هست. یعنی از امام علی خواسته است که از بیت المال برای او دزدی کند. خود را بجای امام علی بگذارید، آیا شما دزد هستید؟ آیا شما حاضرید به چنین برادر نابکار و فرومایه ای کمک مالی کنید و یا بخاطر او دست به دزدی بزنید؟ اگر پاسخ شما به این دو پرسش منفی است، پس شما نیز به همان اندازه امام علی قابل ستایش هستید. گمان من بر آن است که اکثر مردم در مقابل این دو پرسش پاسخ منفی میدهند و در عمل نیز نشان میدهند که به بر اساس این دو پاسخ رفتار میکنند، اگر اینگونه باشد کار امام علی چه ارزش فوق العاده ای پیدا میکند؟ آیا هرکس دزد نباشد انسان فوق العاده با اخلاق و شایسته ای است؟ روشن است که شیعیان در این قضیه اغراق میکنند و از ماجرایی کم اهمیت نتیجه گیری های غیر عادی میکنند.
حال اینکه آیا آهن داغ گذاشتن در دست کسی که نابینا است کار اخلاقی است، یا اینکه رفتاری بیمارگونه و نشان دهنده بلاهت یک شخص است بر عهده شما بماند. همچنین مقایسه این داستان با داستان دیگر که علی در هنگام رکوع انگشتر خود را که خراج روم را با آن میشد داد به گدایی داده است و تناقض میان این دو داستان نیز بر عهده شما.
شاید اسلامگرایان به دلیل فساد شدید اخلاقی که گریبانگیرشان است و بی انصافیها و دزدیهایی که بینشان رایج است اینگونه اعمال را فوق العاده و تعجب بر انگیز بدانند، اما چنین رفتارهایی قطعاً باعث نمیشوند که شخصی یک الگوی اخلاقی فوق العاده برای انسانهای تمام دورانها شود.
مطالب مرتبط: سر بریدن در اسلام(مقاله کامل)
سر بریدن اسیر توسط امام علی
منابع:
http://antieslam.net/fa/?p=384
تارنمای زندیق:
1) http://www.imamjawad.net/htm/far/library/adyan_history3/t-a-3003.htm
2) سیرت رسول الله، ابن هشام، پوشینه سوم +
3) میزان الحکمه، بخش آداب جنگ پوشینه سوم +
4) http://www.emdad.ir/HomePage.aspx?TabID=3769&Site=EmdadPortal&Lang=fa-IR
5) http://www.ahmadinejad.ir/fa/autobiography
6) منابع از کتاب آل دالفک برگ 257؛ دفتر تاریخ آل محمد نوشته پژوهشگر و مورخ نامدار ترک زندگنه زورلی قاضی بهلول بهجت افندی برگردان ادیب میرزا مهدی برگ 205-مجمع الزواید پوشینه نهم برگ 255- دفتر زنان پیغمبر اسلام نوشته عمادزاده که مینویسد امامه آنچنان خردسال بود که بخاک بازی میکرد.
7) الامام علی بن ابی طالب، رابع الخلفاعء الراشدین، الاستاذ محمد رضا، شیخ خلیل مامون شیحا، دار الکتاب العربی بیروت لبنان، برگ 13.
8) مروج الذهب، برگ 729
9) http://www.kayhannews.ir/840808/5.htm
10) http://goto.glocalnet.net/arkiv1/matn6-582.htm
11) محمد رضا سعادت، حکومت اسلامی یا ارزش اسلامی، +
12) مروج الذهب، علی بن حسین مسعودی، مترجم ابوالقاسم پاینده، تهران شرکت انتشارات علمی و فرهنگی 1382، پوشینه نخست برگ 774
13) همانجا برگ 775
14) الطبقات کبری، ابن سعد، المپوشینه الثالث، ذكر عبد الرحمن بن ملجم المرادی +
15) منتهی الآمال پوشینه نخست برگ 224
16) http://www.kayhannews.ir/840527/5.htm#other50
آیا وجدان شما قبول می کند که روز تولد این قاتل بی رحم عرب روز پدر ما ایرانی ها باشد؟
اگه آدرس ایمیلتون رو از طریقی بهم برسونین میتونم یه کتاب فوق العاده جالب و خوندنی از یه پژوهشگر خیلی معروف که کاملا از منابع موثق در مورد زندگانی علی و تا قسمتی محمد و خاندانش تحقیق کرده و پر از افشاگری های تکان دهنده نیز هست رو براتون بفرستم و از خوندنش لذت ببرید
بفرست داداش
qeysar_3000@yahoo.com
دوست عزیز سپاس از روشنگریی که انجام میدید با افتخار لینک شدید
جالب بود میشه یه پست هم در مورد جنایات کوروش مثلا کبیر هم بذارید و در مورد اون هم تحقیق کنید و جنایت هایی که در کشور گشایی هایی که میکرد و چگونه به فلاک به دست ملکه سکاها سربریده شد
چه ربطی داره احمق؟!
آیا کوروش کبیر مقدس هست و ما هر روز در اذان هایمان ذکر خیرش را می گوییم؟ آیا هنگام هل دادن ماشین یا کوروش کبیر می گوییم؟ مغلطه کاری جز لاینفک زندگی ما شده است!
تو این هم از کوروش بزرگ میدونی چرا خودت اینکارو نمکنی؟؟؟؟
داستان بریدن سره کوروش هیچ نشان درستی ازش نیست چونکه ساخته مغز اروپاییان همدست مسلمانان هست اینکه چرا شما را همدست میدونم اینه که تا کم میارین به داستان های هرودوتی روی میارین ولی خنده داریش به اینه که تا به جاهاییکه از کوروش بزرگ و بزرگ منشی اش گفته رفتارتون وارونه میشه و میگید دروغ گفته پس اگر کسی دروغ گوست نمیتوان به گفته هاش تکیه کرد.
ببینم تو در جایی خوندیکه کوروش بزرگ خودش با دست خودش کسی را بکشد ؟ تو میدونی این داستان بریده شدن سر کوروش بزرگ از کجا آمده تو میدونی چندتا داستان درباره مرگ کوروش بزرگ هست تنها گیر دادی به داستانیکه هرودوت گفته؟ پس اگه هرودوت و داستانهایش را پذیرا هستی برو ببین درباره راستگویی و بزرگمنشی شاهنشاهان هخامنشی چه گفته
شما بهتره در مورد کوروش حداقل یه کتاب بخونین و هر وقت فهمیدین که کوروش چطور کشته شد و این شایعایت مسخره من در آوردی رو کنار گذاشتین، اونوقت میتونین بیاین راجع به اسلام هم نظر بدین!
ما که نمیدونیم کتاب چیه! شما برامون تعریف کن!
خا تو سر احمق بی فکرت اخه بی اولین منشور حقوق بشر تو دنیا توسط کوروش نوشته شده
sسلام دوست عزیز واقعا وبلاگتان خیلی پر بار و پر معناست ازتون درخواستی داشتم اگر ممکنه مطالب وبلاگتون رو به شکل کتاب موبایل یا پی دی اف در بیارین تا بشه همیشه داشتشون مرسی
سلام گرانوم جان کتاب پندار خدا رو خواندم چندان محکم نبود سندهاش تعصبی ها رو متعصب تر میکنه و روشنفکرها رو روشنفکرتر یعنی برداشت من از داوکینز اینطور بود شاید شاید کسی دیگه ظور دیگه باشه اما محتویات وبلاگ خودت یه چیز دیگست همش اسناد محکم اونم دقیقا از قران و کتب معتبر واقعا خسته نباشید واسه اینه مذهباییکه به وبلاگ میان دچار سکوت مطلق شدن هنک کردن شایدم هییسم یا شایدم داداریسم شدن دوستایی که تو محله ما هستن میگن قران خشونت نداره و از این حرفها تا حالا یه بار قران رو نخوندن من وبلاگ شما رو معرفی کردم امابهانه میارن میگن فیلتره همش از وهقعیت فرار میکنن اگر ممکنه میدونم سرتون شلوقه اما اپ فارسی قران را بخوانیم و اپ مقاله سربریدن رو کتاب موبایلش کنین خیلی عالی میشه بعدش تو این اپ گفته علی با دختری از اسرا تماس جنسی داشته راسته ؟اون وقت حضرت محمد چطور دخترشو به این جور ادمی داده؟عجیبه ی سول دیگه حالا حضرت محمد سی چهل تا زن داشته ایا از این ها پسر به دنیا نیاورده ؟ که بهش گفتن دم بریده و سوره کوثر اختراع شده؟ مشکوکه زن زیاد نداشتن پسر وسوره کوثر علامت تعجب رو صفحه کلید کجاست؟
سلام دوست عزیز از توجهتون ممنونم ۱- بله درست است علی به یکی از برده ها تجاوز می کند این مطلب را در برده داری در اسلام نوشته ام ۲- در مورد حضرت محمد اسپرم هایش مشکل داشته یعنی ممکن است دچار کمبود اسپرم-اسپرم غیر عادی و.. بوده همچنین پیری قدرت بارداری را می کاهد ۳- در مورد کتاب موبایل در گوگل سرچ کنید:ساخت کتاب موبایل fbook یا ساختن کتاب موبایل با پرنیان لینک دانلود را پیدا می کنید سپس بعد از نصب می توانید هر متن فارسی را که بخواهید موبایل کنید موفق باشید
On Sun Jun 19th, 2011 12:45 PM EDT
سلام راستی روش کتاب موبال چطور میشه ساخت برنامه اش رو از کجا میشه تهیه کرد با تشکر
سلام
اول اینکه من بسیجی نیستم و میدونم برای چی انقدر از اسلام بدت می اید دوم اینکه تقریبا مطمئنم دیدگاه منو نمی زاری بمونه
اما در مورد امام علی (ع): من بد نمی دونم که اگه می تونی بری وتک تک اون افرادی رو که اون حضرت به قتل رسوندن کیا بودن وچه کثافت هایی بودن
در مورد عمروبن عبدود هم احتمالا می دونی که جریان کل اون جنگ چی بوده واحتمالا می دونی که اون ها اول حمله کردن نه کفار
خسته شدم بهم ایمیل بزن تا با هم حسابی صحبت کنیم
شما ها معلومه چه بلايي سرتون اومده بترسيد از مرگ كه بسيار نزديكه شما بي طرف نيستيد بلكه دشمني واضح و روشني با معصومين و پيامبر داريد اطمينان دارم به جايي وصل هستيد اميدوارم هر چه سريعتر بينش كامل پيدا كنيد
احمق ها تا کی می خواهید قداست خونخوارانی چون علی را باور کنید. تا شماها هستید هیچ امیدی برای آزادی و آگاهی نیست. کاش کمی فقط کمی برای خودت ارزش قائل می شدی و کمی فقط کمی تفکر می کردی نه اینکه گوسفند وار به هرچه برایت دیکته شده است بعععع بگویی. به امید رهایی تمام بشریت از هیولای دین.
منم همین حس را دارم
به نام یزدان بخشاینده بخشا
درود بر شما
وبلاگ بسیاری خوبی دارید
خوب ببینید اینکه کسی چقدر کشته به درد کتاب گینس می خوره!
اما اینکه چه کسانی کشته شده اند و برای چه کشته شده اند خیلی مهم است
من (دو روز رفتیم تو لینوکس جای پ یادمون رفته ! مملکته داریم!؟)
ببخشید قاطی شد
من نمی تونم پرونده اون افرادی که کشته شده بودند رو اینجا بیارم
ولی به نظر شما اگر حضرت علی واقعا جانشین حضرت محمد و حضرت محمد واقعا پیامبر خدا بوده
پس آیا می توانسته بر انسان ها ستم کند ؟
و کشتارش به گفته شما ناجوانمردانه و ناعادلانه باشد ؟
در روایت از حضرت محمد داریم که خداوند نفرین می کند کسی را که بکشد کسی را که کسی را نکشته باشد (به نقل مضمون)
البته آیه قرآن هست که تفسیر شده است که مراد از کشتن گمراه کردن هم هست
یعنی کسی که دیگری را گمراه کند در واقع او را کشته است
خوب نتیجه نمی توان گرفت که افرادی که توسط امام علی علیه السلام کشته شدند
یا گمراه کننده (نه گمراه) بودند یا آدم شکته بودند ؟
شما اگر به امام علی ایمان ندارید خوب مشکلی نیست
از نظر شما او یک آدم کش است
ولی از نظر من که به حقانیت او ایمان دارم این قتل ها کاملا روا و جایز و به جا بوده اند
شما فکر کنید
اگر ائمه و پیامبر برای هدایت انسان برانگیخته شده بودند, خوب طبیعتا باید از اعدام و انهدام انسانها دوری می کردند
چون اگر قرار است کسی را بکشند باید کسی باشد که امکان نداشته است که در طول زندگی توبه کند
تشخصی این هم علم خداوند است که می داند که چه کسی توبه خواهد کرد و چه کسی نه
به هر حال خیلی خوب میشد اگه این افراد (به قول بعضیها 1500) پرونده هاشونو می آوردیم و بررسی می کردیم
و می دیدیم که حضرت علی از روی عدالت اونها رو کشته یا از روی عداوت
اگه میشه همونطور که 1400 نفر رو ذکر کردی که حضرت علی ناجوانمردانه!!! به قتل رسونده اگه بیطرفی و دم از ازادیه بیان و منطق میزنی ذکر کن که 1400 نفر کی بودن چیکارا کردن و چرا حضرت علی کشتتشون؟؟؟؟؟؟؟؟
مطمینا نمیگی چون بی طرف و منطقی نیستی!!
تو خودت طرفدار یه اتیست هستی و داری سنگشو به سینه میزنی !!! چطور توقع داری ما خدایی که سالهاست با تمام وجود صداش میکنیم و از صمیم قلب بهش ایمان داریم رو طرفش رو نگیریم ؟؟؟ مطمئنا هیچ کس در طول زندگیش بی طرف نیست مگه میشه باشی ؟ این یه دروغ محض و یک بازیچه بیش نیست که ادعا میکنید ما که حرفهای این وبلاگ رو قبول نداریم بیطرف نیستیم خیلی احمقانست ، یه کم به خودت بیا ببین چه حرف چرندی زدی ، تا حالا چند تا کتاب منطق و فلسفه خوندی که دم از منطق می زنی ؟ تا حالا ادم هایی به پر مدعایی شما طرف داران دو اتیشه این وبلاگ هیچ جا ندیدم ، خدایی که این همه نشونه رو داره صبح تا شب میکنه تو چشمتون در برابرش کور شدید نمیبینیدش اون وقت این گرانوم رو عین بت می پرستید
افتخار شما به لجن کشیدن اسلام و خدا و هر چیز که از نظر یه عده انسانها رنگ خدا و دین داره هست
امشب شب قدر ما با خداهای مسلمون هست شب نزول قران به زمین
براتون طلب امرزش و هدایت میکنم
لعنت خدا به تمام کسانی که باعث گمراهی شما شدند با دینداریهای ظاهریشون
وقتی تو این وبلاگ میام احساس شرم میکنم از انسان بودنم نه بخاطر خودم – نه اینکه من بهترین ادم روی زمینم – از اینکه انسان کارش به کجاها رسیده که در مقابل خدا ایستاده !!!
اگه خدایی وجود نداره پس گور مرگتون شما اگه بمیرید کدوم گوری میرید ؟ اگه به معاد و جهان پس از مرگ اعتقاد ندارید خاک بر سرتون چون شما لاشه ای بیش نیستید لاشه ها و میت های متحرکی که معلوم نیست به چه دلیلی تو این دنیا راست راست راه میرن و زر مفت میزنن
اگه به خدا اعتقاد ندارید و لامذهب و بی دین هستید چرا دارید خودتونو جر میدید که بقیه رو بیدار کنید ؟؟؟ کسی که لادین و لا مذهب باشه با کار بقیه هم کاری نداره میره میچپه تو خونش انقدر اراجیف به هم نمی بافه
اگه وقتی میای تو این سایت حالت بهم میخوره پس گه میخوری که میای کثافت برو سراغ همون دین لجن اسلام وتو سایتای دینی بچرخ
اگه مسلمونا یه کم عقل و شعور داشتند میفهمیدند که ادیان (بخصوص دین کثیف چسلام)به غیر از بدبختی چیز دیگه ای ندارند
می بخور منبر بسوزان مردم آزاری نکن
یا کردار نیک گفتار نیک پندار نیک همین بخدا
دیگه دین و مذهب این چیزا چرتو پرته
باور کنید تمامی فرماندهانی که با هم میجنگیدند پسر عمو پسر خاله برادر و فقط هم سر قدرت طلبی بوده
مثلا شمر لغب خاتم الختبا داشت کل قرآن از بهر بود وقتی از او خواستند تا در جنگ در مقابل حسین حاضر بشه در حال ختبه گفتن در مسجد بود
در کل هرکسیو تو قبر خودش میزارن شمارو کسی مجبور به این نکرده که اصلا این سایت رو ببینید ( شما غقیده خودتونو دارید این سایت و عضو هاش عقیده خودشونو منم عثیده خودمو فقط مهم اینکه همه با عقاید مختلف و رفتارهای درست بتونیم در کنار هم زندگی کنیم که با وجود دین اسلام و اینهمه سلطه ای که حالا تو جامعه داره نشدنیه یعنی در حال حاضر اگه من بخوام در باره اسلام کوچکترین حرفی بزنم کارم تمومه
بخدا که ما ذره ای به این عربها نزدیک نیستیم و من فقط تاسف میخورم که ما روزگاری از برترین نژادها بودیم و حالا با رخنه کردن این دین به پست ترین نژاد تبدیل شدیم
از شما ممنون هستم. چون آنقدر چرت گفتید که باعث شدید که من میزان تنفرم از اسلام بیشتر بشه و به حقانیت این وبلاگ بیشتر ایمان بیارم. به امید روزی که گمراهانی مثل شما مذهبیون زودتر بمیرید و در بهشت به شهوت پرستی خوش باشید. و این دنیای زیبا را زشت نکنید و آن را به ما دنیا پرستها واگذارید تا در آن با صلح و آرامش زندگی کنیم. اگر میشد با نفر های (واحد شمارش شتر) مذهبی بحث منطقی کرد اصلا شخص مذهبی باقی نمی ماند.
اولا که حضرت کار درستی کرده که اونها رو کشته. ثانیا؛ نص صریح قرآن هم از کشتن آدمهایی که ظالمانه به جنگ مؤمنان میان و می کشن و اسیر می کنن و غارت می کنن حرف زده و تأیید کرده. ضمنا؛ بعضی از این اقوال سند محکمی نداره و ممکنه که از همون احادیث جعلی بنی امیه باشه.
به هر حال کشتن آدمها بر اساس عدالت اشکالی نداره.
در مورد تهمتت به حضرت علی(ع) هم باید گفت که سند این داستان ضعیفه و حضرت عده ای از مسلمانها رو که در خمس و غنائم دخل و تصرف بیجا کرده بودن نهی از منکر کردن و باهاشون درگیر شدن و به همین دلیل اون دروغها رو برای حضرت ساختن. ضمن اینکه این داستان رو سنی ها برای تحریف تاریخ غدیر خم نقل می کنن.
در مورد جنگ با عمروبن عبدود هم اولا که خودت نوشتی که دو نفر دیگه از یاران عمروبن عبدود همراهش بودن که فرار کردن. ثانیا که عمروبن عبدود چنان ضربتی به سپر حضرت علی(ع) زد که حضرت بعدا شدتش رو بارها تعریف کردن. ثالثا؛ حضرت اگه هم که اون رو گول زده کار خوبی کرده. خود حضرت رسول(ص) هم موقعی که برای جنگ از مدینه خارج می شدن می گفتن که داریم می ریم به سوی فلان جا و واقعا هم به همان طرف حرکت می کردن و بعد از اینکه از مدینه خارج می شدن؛ راهشون رو کج می کردن و به سوی مقصد واقعی حرکت می کردن. نمی خوای بگی که حضرت رسول(ص) هم رفتارشون ناجوانمردانه بوده!؟ واقعیت اینه که در جنگ باید دشمن رو فریب داد و فریب در جنگ اشکالی نداره. بهتره اسناد این ادعاها رو هم روش بحث کنیم ببینیم درسته یا نه.
اگر متن را خوانده بودی جوابت را می گرفتی
من این را ننوشتم می بینی؟؟؟ متن را نخوانده ای داری از خودت واقعه در میاری!!
این دیگه چه نوع استدلالی هست؟؟؟! یعنی اگر حریف از تو قوی تر باشد حق داری هر ناجوانمردی بکنی؟
باز هم استدلال به سنگ کردی ناجوانمردی و دغلبازی با حیله های جنگی فرق دارد
در جنگ های دو نفره همیشه اصل بر جوانمردی طرفین بوده
اخه ادم بیشعور بی مغز اگه این امام همام یک نفرو هم کشته باشه دیگه معصوم نیست خره
گه خورد که کار خوبی کرد چرا شما اینقدر افریننده عالم را سخیف و فرومایه فرض میکنید خدا چه احتیاجی داره که کسی براش تبلیغ کنه یا بخواد بزور حرف خدارو حالیش کنه.
اسلام از اولشم برای حکومت و قدرت دنیا طلبی بوجود اومد محمدم یه امپراطور بود نه پیغمبر علیم یه جلاد وحشی بود نه امام
کسی که این همه آدم کشته پس اون همه حرف چیه راجع به کشتن بی گناهان گفته …من نهجالبلاغه و حرفهای دیگشو خوندم..اینا رو هم منبع موثق غیر از بهاروالانوارو این چرتو پرتا بگید تا ما هم بدونیم…تو به بدین خودت ما هم به دین خودمون….چرا این همه غیظ داری
گرامی متاسفانه شما تسلتی بر منابع اسلامی نداری مگرنه چنین حرفی را نمی زدی!
امام شما رفتارش می گه هر کس طرفدار ما هست بی گناه و بقیه گناهگارند!!
بعد بنده دینی ندارم که بخواهم به دین خودم باشم!
خیلی از منابع شما از منابع سنی ها گرفته شده استاناداتت رو بیشتر به منابع شیعی بگذار چون منابع سنی ها مورد قبول شیعیان نیست اغلب
صحیح بخاری مورد تایید شیعه هم هست
به تعادل
شوخی با مزه ای بود
در بحث خبره نیستی …
اگه بودی اینو نمی گفتی
البته منم نیستم چون هنوز 16 سالمه
ولی در مورد بخاری:
الخصال / ترجمه فهرى ج مقدمه ص :20 باب جلوگيرى از نگاشتن حديث
در اواسط قرن سوّم از هجرت بعضى از محدّثين مانند بخارى متوفى (256 ه) و مسلم متوفى 261 ه) دست بتأليف كتاب حديثى زدند و در آن كتابها بسيارى از اين روايات كه حكومت قرشى و قدرت وقت را خوش آيند نبود حذف گرديد و رواياتى را كه با قطع نظر از اين قواعد مجعوله در موازين حجيّت تمام بود و در كتابهاى گذشتگان و بزرگانشان مانند امام احمد بن حنبل (متوفى 241 ه) ثبت بود از اين مجامع حديث انداختند و خود را يكباره از مخالفت دستگاه دولتى آسوده نمودند.
وسائل الشيعة ج المقدمة ص 54 باب صحيح البخاري:
شیخ حر عاملی از بزرگان شیعه می گوید :
مما يضعف هذه المنزلة في نفوسنا طريقة البخاري في كتابة الحديث
فقد روى الخطيب البغدادي عنه انه قال رب حديث سمعته بالبصرة كتبته بالشام، و رب حديث سمعته بالشام كتبته بمصر! فقيل له: يا ابا عبد اللّه، بكماله؟
فسكت
و مما يؤكد ذلك أيضا ان البخاري مات قبل ان يتم تبييض كتابه.
… و قد روى عن اناس متهمين بالكذب…
یعنی خلاصه بخاری رو لجن مال کرده شیخ
اگه دیدی کسی بخاری رو قبول داشت بگو برم باهاش بحث کنم
در هر صورت هر کس یک جایی سطح سواد خود را معلوم می کند و در دام می افتد!
انگار این دامی بود که برای شما پهن شده بود تا هم سطح نازل سواد عربی خود را نشان دهید و هم جزم اندیشی و اطلاعیتان را!
راه اندیشه صحیح بی طرفی و دوری از جزم اندیشی است که متاسفانه کمبود شدید آن در شما به وضوح نمایان است. سعی کنید از پیش داوری ذهنی بپرهیزید و زهن خود را بر روی واقعات تاریخی دینتان باز کنید تا اینچنین دچار شرمندگی و دست پاچگی نشوید! شما حتی از اخبار صدر اسلام مانند کشتار بنی قریظه و جنگ های صدر آن هم بی خبرید البته ممکن است شما اطلاعاتت را از سایت هایی که افرادی مثل خودت آن را می نویسند و خود را عقل کل و برتر از علمای اسلام می دانند آورده باشی
در مورد تاریخ طبری:
معرفی اجمالی نویسنده
ابوجعفر محمدبن جریدبن یزید طبری، محدث و فقیه و مورخ قرن سوم بود که در اوایل سال 225 هـ ق در آمل که آن زمان از شهرهای طبرستان بود بدنیا آمد، بعد از علمای عراق و شام و
مصر، علوم مختلف را یاد گرفت و در بغداد ساکن بود و تا زمان وفاتش هم درآنجا ماند. طبری در علوم زیادی تبحر داشت و حافظ و عارف به قرآن و معانی و احکام آن بود. اطلاعاتش راجع به صحابه و تابعین و افراد بعد از آنان زیاد بود و درمسائل راجع به ایام و اخبار مردم، آگاهی کامل داشت و از همین رو، کتابی در تفسیر قرآن نگاشته و تالیفاتی در فقه و حدیث و نحو و لغت و عروض دارد. کتاب تفسیر قرآن او بنام «جامع البیان عن تاویل القرآن» می باشد و بعد از این کتاب، تاریخ طبری را شروع کرد. از زهد و ورع او، سخن گویند و از کثرت تالیفات و نوشته هایش نیز بسیار مشهور است. او بر مذهب اهل تسنن بود ولی برخی چون به تشیع او را متهم می کردند، این بود که بعد از وفاتش از ترس مردم عوام، او را شبانه دفن کردند. البته او بر مذهب اهل سنت بود ولی چون در گفته هایش، بعضی حقایق را به مردم آگاهی داده بود، از همین جهت برخی او را شیعه می گفتند. طبری در سال 310 هـ ق، در سن 86 سالگی در بغداد از دنیا رفت.
ساختار و تقسیم بندی کتاب:
تاریخ طبری از دو بخش «تاریخ جهان» و «تاریخ اسلام» تشکیل شده است. قسمت تاریخ اسلام آن، به ترتیب سال شمار هجری و منحصر به رویداد های سیاسی و شرح جنگ هاست. این بخش با زندگی پیغمبر شروع می شود و تا پایان سال 302 ادامه دارد. در این قسمت مجموعه ای از روایات گوناگون است. به اینصورت که ابتدا سلسله راویان و سپس خبر، گزارش شده است. طبری، در این کتاب، ذکر تاریخ پادشاهان اشکانی، ایران و روم و پیغمبران را آورده است. او در کتابش زندگی رسول اکرم و نسبت آن حضرت، ازدواج ها و غزوات و فتوح و جنگ های بزرگ مسلمانان با ایرانیان و احوال اصحاب و خلفای راشدین را ذکر می کند و بعد ذکر خلافت امویان و عباسیان را تا سال 249 می گوید. این کتاب حدود 500 ورق است.
کتاب تاریخ طبری، به سبب جامعیت بخش تاریخ اسلام آن، در بین تواریخ اسلامی بی نظیر است. شیوه تدوین مطلب (کنار هم قرار دادن روایات مختلف و گاه متضاد درباره یک واقعه) ارزش کتاب را برای محققین به مراتب بیشتر و امکان نقد و ارزیابی را فراهم کرده است. این کتاب، تا قرن هفتم که «ابن اثیر» (متوفی 630) کتاب «الکامل» خودش را تا حوادث 302 براساس آن نوشت، بر تاریخ نگاری مسلمانان تاثیر مستقیم داشت.
به گفتهی بساری از پژوهشگران علوم دینی، بهترین كتابهایی كه در علوم قرآنی، بهویژه تفسیر، نوشته شده است دستاورد كوششهای دانشمندان و پژوهشگران ایرانی یا كسانی است كه به شیوهای با مردمان ایران پیوند داشته و از دانش آنان بهره گرفتهاند. در این میان، طبری را میتوان از پیشگامان تفسیر قرآن(و به بیان برخی، پدر تفسیر قرآن) دانست هر چند كه خود او كتابش را تفسیر قرآن نام گذاری نكرده و در كتاب تاریخ خود از آن با عنوان جامع البیان عن تاویل القرآن یاد كرده است. با این همه، كتاب او چه در میان نویسندگان پیشین و چه نویسندگان و پژوهشگران كنونی به نام تفسیر طبری شناخته میشود.
روش طبری در تفسیر قرآن عبارت است از: بیان نظر علمان پیش از خود، بیان دلیل هر كدام از آنها و گزینش یكی از آن نظرها یا پیشنهاد نظری جدید و دلیل آوردن برای آن. از آنجا كه او دانشمندی سخت كوش بوده و برای گردآوری حدیث و بهرهگیری از دانش علمای زمان خود به سرزمینهای گوناگونی سفر كرده است، از نظر گردآوری نظر عالمان پیش از خود بسیار كامیاب بوده و كار بزرگی انجام داده است.
تفسیر طبری کتاب دیگر وی ویژگیهای دارد كه آن را بر تفسیرهای هم دوران خود و بسیاری از تفسیرهایی كه پس از آن نوشته شد، برتری میبخشد. تفسیر طبری از جامعیت علمی بالایی برخوردار است، چرا كه طبری در كنار گردآوردن روایتهای مرتبط با آیههای قرآن، به جنبههای لغوی، نحوی، تاریخی و فقهی آنها نیز پرداخته است. این كتاب كهنترین تفسیر جامعی است كه بسیاری از روایتهای تفسیری پیشین را در خود دارد. طبری روایتهای مربوط به هر آیه را با نظمی ویژه دستهبندی كرده است و نظر درستتر را به دلیل آوردن از میان آنها بر گزیده است. این تفسیر نخستین تفسیر قرآن است كه به همهی آیهها پرداخته و از این رو برخی از آن با نام تفسیر كبیر طبری یاد میكنند.
طبری در نگاه اندیشمندان
مسعودی دركتاب مروج الذهب درباره طبری مینویسد: «اما تاریخ ابوجعفر محمد بن جریر از همه تاریخها برتر و بر همه كتابهای نوشته شده در تاریخ فزونی دارد، طبری در این تاریخ انواع اخبار را گردآورده و دربردارنده فنون و آثار او مشتمل بر اصناف علوم است. تاریخ طبری كتابی است كه فواید آن بسیار است و چرا چنین نباشد، حال آن كه مؤلف آن فقیه عصر و عابد زمان خود بوده است.» خطیب بغدادی نیز او را میستاید و در تاریخ بغداد میگوید: «طبری در شناخت تاریخ گذشتگان و ایام و اخبار آنها استاد بوده است، مانند كتاب الرسل و الملوك را هیچ كس ننوشته است.»
ملك الشعرای بهار میگوید:»اگرچه مورخهایی مانند مسعودی، ابوریحان بیرونی، یعقوبی و ابنمسكویه در زمینه تاریخ زحماتی كشیدهاند، لیكن هیچ یك به قدر محمد بن جریر طبری رنج نبرده و به قدر او اطلاع وافر درباره ساسانیان نداشته است.» این سخن بهار را از آن جا درست میدانیم كه بیشتر علمای تاریخ اسلام، از طبری به عنوان امام المورخین و شیخ المورخین یاد كردهاند. اهمیت طبری در سرزمینهای اسلامی آن اندازه است كه از میان دو میلیون كتاب موجود در كتابخانهی فاطمیون در مصر ، 1220 نسخهی خطی از تاریخ طبری وجود دارد.
كتاب تفسیر طبری نیز مورد توجه اندیشمندان پیشین و معاصر بوده است. ابن ندیم آن را كتابی معرفی میكند در تفسیر كه بهتر از آن تا زمان او شناخته نشده است. ابوحامد اسفراینی در عبارتی تمثیلی، سختی سفر كردن به چین را برای یافتن كتاب طبری، ناچیز میشمارد. خطیب بغدادی از آن به عنوان اثری بیمانند یاد كرده است. قفطی و یاقوت حموی نیز آن را میستایند. جرجی زیدان، زبان شناس عرب، از تفسیر طبری با نام تفسیر كبیر یاد میكند كه در مقایسه با تفسیرهای پیشین جایگاهی ویژه دارد.
تاریخ طبری ؛ معتبرترین مرجع تاریخ ایران و اسلام
تاریخ الرسل و الملوک که نگارش ان در سال ۳۰۲ هجری از سوی مورخ و مفسر نامی ایران زمین ؛ محمد بن جریر طبری ؛ پایان پذیرفت از جمله مشهورترین ؛ مهمترین و ارزشمندترین مجموعه های مفصل تاریخ عمومی اسلام به شمار می اید . در تاریخ طبری ؛ غالبا روایتها و گزارشهای مختلفی که درباره رویدادها وجود داشته ذکر شده و البته دقیقا به همین سبب است که این کتاب در مقام مقایسه با سایر کتابهای تاریخی نگاشته شده در سده های نخستین اسلامی از جامعیت افزون برخوردار است .
آنچه روشن است ؛ تاریخ الرسل و الملوک طبری و شیوه نگارش روایی خاص ان موجب شد تا بیشتر علما و دانشمندانی که پس از عهد طبری به نگارش تاریخ روی اوردند ؛ تاریخ وی را سرمشق و الگو قرار دهند و تلاش کنند اثار خویش را به سبک و سیاق به کار رفته در کتاب او پدید اورند . در حقیقت ؛ شیوه مورد کابرد طبری ؛ این دانشمند نامدار مسلمان ؛ چنان مقبول نویسندگان و تاریخنگاران وافع شد که حتی قرنها بعد نیز شیوه او مورد اقبال گسترده قرار داشت. به عنوان نمونه ؛ خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی ؛ سیاستمدار و اندیشمند عهد فرمانروایی ایلخانان ؛ چهار قرن بعد از طبری ؛ برای نگارش کتاب ارزشمند خود ؛ جامع التواریخ ؛ که به تعبیر تاریخ پژوهی چون دیوید مورگان ؛ اهمیت و تاریخنگاری عصر مغول مدیون و مرهون وجود ان است از سبک طبری تاثیر پذیرفت و همچنین ؛ پژوهشگری چون جان بویل ؛ ان را دایره المعارف تاریخی خوانده و البته بزرگی چون دکتر زرین کوب از ان به عنوان عظیم ترین و جسورانه ترین طرح در تاریخ نویسی مسلمانان و نیای فراموش شده تواریخ امروز کمبریچ یاد کرده است ؛ از سیوه ای بهره جست که پیشتر طبری به کار برده بود .
تاریخ الرسل و الملوک همچنین ماخذ عمده تمام کسانی واقع شد که بعد از طبری برای تالیف تاریخ ایران و اسلام اهتمام ورزیدند . به عنوان نموه ؛ ابوعلی مسکویه رازی که اهل فلسفه و حکمت بود و تاریخ را به منزله اینه عبرت تلقی می کرد در قرن پنجم هجری برای نگارش کتاب ؛ تجارب الامم و تعاقب الهمم ؛ از تاریخ طبری بهره گرفت . عزالدین علی بن اثیر نیز در قرن هفتم هجری برای نگارش کتاب ؛ الکامل فی التاریخ ؛ که خود تاریخ عمومی مفصل و مشهوری است ؛ از تاریخ الرسل و الملوک طبری سود جست . در حقیقت ؛ منبع اصلی و مرجع عمده مورد استفاده ابن اثیر برای نگارش تاریخ سده های نخستین اسلامی ؛ تاریخ طبری ؛ بود . این نکته ای است که ابن اثیر خود در اغاز کتاب خویش به ان اساره کرده و صراحتا اذعان داشته که کتاب طبری محل رجوع و مورد اعتماد او بوده است ؛ البته نیاز به یاداوری است که ابن اثیر در ذکر روایات مختلف و گزارشهای گوناگون ؛ روش طبری را رعایت نکرده ؛ بلکه کاملترین روایت و گزارش را نگاشته یا انکه روایاتی را که به نظر او درست تر بوده یا انچه خود از منابع دیگر یافته ؛ ذکر کرده است .
از دیگر سوی ؛ تاریخ طبری از چنان جامعیت و مقبولیتی برخوردار شد که بسیاری از تاریخنگاران را وادار کرد در سده های متمادی بر ان ذیل ها و تکمله هایی بنویسند . به عنوان نمونه ؛ ابومحمد عبدالهه بن محمد فرغانی ؛ در قرن چهارم هجری تکمله ای بر تاریخ طبری نگاشت حوادث رخ داده تا سال ۳۱۲ هجری را بیان کرد . عریب بن سعد کاتب قرطبی نیز در ذیلی که بر تاریخ طبری نوشت ؛ از حوادث رخ داده در فاصله سالهای ۳۶۵-۳۰۲ هجری یاد کرد . محمد بن عبدالملک همدانی نیز در تکمله ای که بر تاریخ طبری نگاشت و ان را تکمله تاریخ الطبری نام نها ؛ رویدادها را تا سال ۴۸۷ هجری دنبال کرد . انچه روشن است به غیر از این بزرگان ؛ تاریخنگارانی دیگر همچون ثابت بن سنان در قرن چهارم ؛ هلال بن محسن صابی و محمد بن هلال بن محسن صابی در سده پنجم ؛ محمد بن عبدالملک و نجم الدین صالح ایوبی در قرون ششم و هفتم هجری نیز تاریخ طبری را تا حوادث روزگار خود تکمیل کردند .
گفتنی است که اعتبار بسیار تاریخ الرسل و الملوک طبری سبب شد تا بسیاری از دانشمندان به تلخیص ان و همچین بسیاری دیگر از علما به ترجمه ان به زبانهای دیگر روی اورند . از جمله کسانی که به تلخیص تاریخ طبری پرداختند ؛ می توان به محمد بن سلیمان هاشمی و ابوالحسن شمشاطی اشاره کرد . در سده هفتم هجری نیز جرجیس نصرانی مشهور به مکین بن الامد ؛ تاریخ طبری را هم تلخیص و هم تکمیل کرد که البته بعدها بخشی از ان توسط ؛ ارپینوس ؛ به لاتین و از سوی ؛ وایته ؛ به فرانسه ترجمه شد .
تاریخ الرسل و الملوک طبری همچنین در روزگار فرمانروایی خاندان سامانی ؛ که به تعبیری عصر طلایی ایران بعد از اسلام از نظر توجه به علم و فرهنگ بود ؛ به دستور امیر منصور بن نوح و از سوی وزیر بادرایت و خردمند او ؛ ابوعلی محمد بن عبدالله بلعمی ؛ با حذف روایتهای مکرر و سلسله اسناد و افزودن پاره ای مطالب نوین و همچنین برخی تصرفات به پارسی ترجمه شد . نیازمند یادکردن است که در قرون ۹ و ۱۰ هجری نیز دو ترجمه به زبان ترکی از روی تاریخ بلعمی انجام گرفت .
به هرحال در اهمیت و ارزش افزون تاریخ الرسل و الملوک طبری همان بس که فردی چون ابن خلدون ؛ که دارای برداشتی متفاوت با همه تاریخنگاران پیش از خود بود و به تقریب بر همه انها نقدها و ایرادهایی روا می داشت و همچنین همواره می کوشید وقایع تاریخی را از طریق طرح و تدوین علمی و مبتنی بر اصول صحیح نقادی درک و تفسیر کند ؛ در کتابهاب مقدمه و العبر خود از محمد بن جریر طبری با احترام بسیار یاد کرده و او را به عنوان مورخ و محدث ستوده است . این ارج و احترام او برای طبری چندان بود که هنگامیکه با امیر تیمور گورکان ؛ موسس سلسله گورکانی ؛ به گفتگو و مباحثه نشست برای سندیت بخشیدن به گفتار خویش بیان داشت که « من به استناد قول طبری با شما بحث می کنم . »
کتاب نامه :
۱- اذکایی ؛ پرویز ؛ تاریخنگاران ایران ؛ تهران : بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار ؛ ۱۳۷۳
۲- بیات ؛ عزیزالله ؛ شناسایی منابع و ماخذ تاریخ ایران ؛ تهران : امیرکبیر ؛ ۱۳۸۳
۳- تکمیل همایون ؛ ناصر ؛ جایگاه طبری در تاریخنگاری اسلامی ؛ مجموعه مقالات یادنامه طبری ؛ تهران : سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ؛ ۱۳۶۹
۴- سجادی ؛ محمد صادق و عالم زاده ؛ هادی ؛ تاریخنگاری در اسلام ؛ تهران : سمت ؛ ۱۳۸۰
۵ – روزنتال ؛ فرانز ؛ تاریخ تاریخنگاری در اسلام ؛ مشهد : استان قدس رضوی ؛ ۱۳۶۵
۶- زرین کوب ؛ عبدالحسن ؛ تاریخ در ترازو ؛ تهران : امیرکبیر ؛ ۱۳۸۳
۷- تاریخنگاری در اسلام ؛ ترجمه و تالیف یعقوب اژند ؛ تهران : گستره ؛ ۱۳۶۱
۸ – تاریخنگاری در ایران ؛ ترجمه و تالیف یعقوب اژند ؛ تهران : گستره ؛
البته بدون شک شخص شما بسیار برتر از افادی مانند ملك الشعرای بهار و مسعودی و ابن ندیم وجرجی زیدان، قفطی و یاقوت حموی و ابوحامد اسفراینی ثابت بن سنان در قرن چهارم هلال بن محسن صابی و محمد بن هلال بن محسن صابی در سده پنجم ؛ محمد بن عبدالملک و نجم الدین صالح ایوبی و… دیگر علمای اسلام هستید!
😀
البته شما اگر به عقل خود رجوع می کردید و خود را عقل کل عالم و آدم به حساب نمی آوردید شاید امیدی بود! 🙂
گرانوم من منتظرم که شما که تسلط به منابع داری و با تسلط 1400 نفر رو میگی با تسلط بفرما که 1400 نفر کی بودن از کیا بودن چرا اصلا جنگیدن واسه چی جنگیدن چرا حضرت علی ناجوانمردانه کشته این طفلیارو؟؟؟؟!!!!!!!!
به امید جواب منطقی و ذکر منبع
فکر کنم شما هنوز مقاله را نخوانده اید اول مقاله را بخوانید بعد اگر توانستید مورد به مورد ایراد بگیرید
On Tue Jul 26th, 2011 9:42 AM EDT
کشتار خاندان “ازد”:
علی و یارانش در یک روز تعداد ۲۵۰۰ نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه ۷۲۹)
==============================================================
خواندان ازاد کی بودن؟چرا علی (ع)و یارانش سرشون رو بریدن؟؟؟چیکارا کرده بودن این خاندان؟؟؟
جواب با ذکر منبع لطفا
نگاه کنید من گفتم گناهکار نبودند و شما باید بگی نه واقعا مستحق این بلا بودن
ذکر منبع تجاوز رو هم من پیدا نکردم یه بار دیگه ذکر کن من برم نگاه کنم.
صحیح بخاری جلد 5 بخش 60 شماره 637
– کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :
عبدالله خرمی و ۷۰ تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه ۱۹۹)
==========================================================================
این عبدالله و یارانش کی بودن؟؟چرا بیم جان داشتن؟؟؟از کیا بودن؟؟؟
شما باید گناهکار بودن این ها را ثابت کنی نه من!!
شما یه بحث انداختی وسط به عنوان یه فرد بیطرف باید دو طرف قضیرو بیان کنی.
حضرت علی میگه یه تیکه از حق میگیری یه تیکه از باطل بعد یه چیزی به خورده ماها میدی!!!!چون ما حق رو میشناسیم باطل رو نمیشناسیم فکر میکنیم باطل هم حق هستش!!!
چطور ذکر میکنی ناجوانمردانه کشته ولی ذکر نمیکنی که اونیرو که کشته کی و چیکاره بوده!!
من بحثی رو عنوان نکردم که 2طرف قضیرو در نظر بگیرم شما مطرح کردی حق و باطل رو قشنگ مشخص کن !!!!
ما داریم در مورد یک مساله ولی از دو جایگاه متفاوت از لحاظ جایگاه دید صحبت می کنیم ایسن یک مناظره است یکی در جایگاه انکار می نشیند
– کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد ۴ . صفحات ۱۳۸۰٫۱۴۶۴) (تاریخ طبری .جلد ۶٫صفحات ۲۴۲۰٫۲۲۶۵)
=======================================================================
همچین مطلبی هیچ کجای تارخ طبری جلد 6 صحفه های 2265.2420 ندیدم.تاریخ طبری شما نوشته کی هستش؟؟؟؟؟خودتون؟؟؟
————————————————————————————————————————علی و زبیر بن عوام پس از پیروزی بر قبیله” بنی قریظه” تعداد ۹۰۰ نفر از مردان قبیله را در مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند. (تاریخ طبری. جلد ۳)پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و ” علی” و” زبیر” در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد ۳٫ صفحه ۱۰۹۳)
===========================================================================
900 نفر رو از کجای طبری کشیدی بیرون؟؟؟؟
بنی قریظه خیانت کرده و عهد شکسته بود و جواب خیانت در زمان جنگ خب معلومه چیه.ولی 900 نفر رو از کجای صفحه 1093 کشیدی بیرون؟؟
یا ما از مریخ اومدیم یاااا بازم ما از مریخ اومدیم!!
1- تاریخ طبری شما چاپ کجاست و مال چه سالی است؟ از این ج.ا هاست؟ یا چاپ خودتون است؟
مال من: چاپ 52 ترجمه پاینده ناشر: اساطیر
تاریخ طبری .جلد ۴ . صفحات ۱۳۸۰٫:اینجا شرح جنگ هاست : اینجا نامه ابوبکر و جنگ خالد با آن قبیله و آنجا که می گوید 500 نفر ۱۴۶۴
جلد 6 الآن در دسترسم نیست تا فردا آن را هم می گویم
2- اولا در خیانت اختلاف وجود دارد. اصلا ما می گوییم خیانت اثبات شده و 100 درصد در این خیانت چند نفر مسلمان کشته شدند چند نفر سر بریده شدند؟ من نمی گویم خاین را بدون تاوان بگذارید ولی برای هر جرمی مجازاتی در خور آن جرم در نظر گرفته شده مثلا کسی را سیبی را دزدیده باشد تنبیه می کنند و کسی که ماشینی را به زندان می اندازند مسلمانان قتل عامی ناجوانمردانه را راه انداختند آیا این جزای آن خیانت بود؟
دوما پس عدالت امثلا اجتماعی که در قرآن مثلا به اون اشاره شده کجاست؟
در این قتل عام هر مذکری که به سن بلوغ رسیده بود سر بریده شد از خودتان می پرسم آیا این درست بود؟
ببخشید که این مثال را مزنم ولی اگر مثلا پدر شما به من خیانتی کرده بود (هر چند اثبات نشده) آیا من مجازم که به خاطر خیانت شخص پدر شما وارد خانه شما شوم و هر کسی را که به چنگم رسید سر ببرم؟ خودتان بگویید عدالت قرآن کجاست؟ آن نوجوان 15 ساله چه گناهی کرده بود؟
آقای احسان عزیز
من به عنوان یک آدم بی طرف کلیه صفحات رو تو کتاب تاریخ طبری سرچ کردم همه چیز صحیح و درست بود !
نمیدونم چرا شما قبول ندارید ؟
درضمن نویسنده تاریخ طبری این هارو به عنوان افتخارات اسلام ذکر میکنه نه به عنوان جنایت !
مال من هم چاپ 52 هستش با همون مشخصات من جلد 6 رو دارم لطف کن بگو کجای جلد 6 هستش تو صفحه ۲۴۲۰٫۲۲۶۵ نبود باز بگرد بگو.
در مورد 900 نفر هم بگو کجاش نوشته شده بود؟خیانت موجب اغاز جنگ میشه و تو جنگ هم حلوا خیرات نمیکنن نزنی میخوری.
در مورد سر بریدن که تو قران هم اشاره کرده هدف کشتن دشمن هستش نه صرفا سر بریدن.دشمن یک نفر نیست که بگیری نگه داریش بعد سرش رو ببری!!منظور از سر بریدن همون کشتن بوده.ولی باب بوده میگفتن سر بریدن.لشگر دشمن بیکار ننشسته که بری سرشون رو ببری.
عزیز اولا شما جواب سوال من را که در مورد عدالت اسلامی پرسیدم را ندادی لطفا
جواب بدهید
—————————————————————
منظور از سر بریدن همون کشتن بوده.ولی باب بوده میگفتن سر بریدن.لشگر دشمن بیکار ننشسته که بری سرشون رو ببری
—————————————————————
در این مورد اشتباه می کنید:
اولا به خود حدیث مراجعه که می کنید می بینید نوشته:
مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند.
پس منظور مجازی سربریدن نیست واقعا سر می بریدند
برای اطلاعات بیشتر می توانید از صفحه اول سایت مقاله: سربریدن در اسلام را انتخاب کنید و بخوانیدش
در مورد حلوا: من یک کامنت طویل نوشتم و استدلال کردم که اگر قول خیانت را قبول کنیم با توجه به این که به مسلمانان آسیبی نرسید سربریدن ناعادلانه بود لطفا دوباره کامنت قبلی را بخوانید و جواب بدید
——————————————–
در مورد 900 نفر هم بگو کجاش نوشته شده بود؟
——————————————-
جلد 3 پایین ص 1088 تعداد را نوشته
ص 1093 اسم آورده
ببین داداشه من همین که امتناع میورزی از گفتن این مسیله که حضرت علی کیارو کشته و چیکاره بودن برامن اثبات میکنه که هیچ ناجوانمردانه نبوده و به حق بوده البته اگه نوشته هات راست باشن!!!!!!چون من نه رد میکنم نه تایید میکنم.چون من 2مورد گشتم تو 2مورد اون چیزایی که گفتی رو پیدا نکردم.پس تایید نمیکنم حرفاتو ولی رد هم نمیکنم.بحث پژوهشی هستش کتابهایی که ادرس دادی من ندارم اگه خودت داری یا میدونی کجا میشه پیدا کرد تو اینترنت ادرس بده که بریم دنبالش شکمون یقین بشه.
ببین امریکا حمله میکنه به عراق به بهانه سلاح کشتار جمعی کو سلاح کشتار جمعی؟؟؟؟
باید نشون بده بگیم حملش به حق بوده.اینجا هم شما اشاره میکنی ناجوانمردانه اونطرف قضیرو که نگفتی ما بدونیم گور بگوریا کی بودن!!!
نگران نباش پیدا می کنی!
اگر خودتان یک سرچ ساده می کردید پیدا می کردید! همه کارها را که نباید من بکنم
از اینجا دانلودش کنید:
http://pdf.tarikhema.ir/PDF/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%B7%D8%A8%D8%B1%DB%8C/
اگر کسی حتی یک نفر را بدون دلیل موجه کشته باشد قاتل هست!!!!!!
شما فعلا ببین می توانی به سوالات من در مورد بنی قریضه جواب بدهی یا نه 🙂
دونه دونه
ببین من همه سوالاتتو جواب میدم.شما فعلا حق رو از باطل جدا نکردی.هروقت معلوم کردی اوناییرو که کشته چیکاره بودن منم به سوالات تو جواب میدم به قول خودت دونه دونه اول من سوال کردم جوابی گرفتم به مطلب بعدی توجه میکنم.
۶- کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد ۴ . صفحات ۱۳۸۰٫۱۴۶۴) (تاریخ طبری .جلد ۶٫صفحات ۲۴۲۰٫۲۲۶۵)
=========================================================================
این مطلبتم نه تو جلد 6 نه 4 وجود خارجی نداشت شاید صفحه هاشو اشتباهی گفتی.من این مطالبتو تو ادرسی که میدی پیدا نمیکنم چون نیست!!!
در مورد سر بریدنم فکر نکنم 900 نفر رو هم دونه دونه سر ببرن!!!من همه جاهارو نگفتم کلی گفتم منظور همون کشتن هستش.
شما حق من باطل!
راضی شدی؟
اون ها را از روی ستم کشته. مثل خامنه ای
چرا مثلا خامنه ای آدم می کشه برای نگهداری قدرتش علی هم همین طور البته من خوب می دانم که شما جوابی نداری لازم نیست خجالت بکشی
وقتی شما سوتی را که دادی قبول نمی کنی و متن حدیث را بر نظر شخصیت تغییر می دهی من چه می توانم بگویم؟
در این که من حقم تو باطل شکی نکن دادا
جواب من رو منطقی بده این نشد جواب!!!!خامنه ای کیه؟؟؟من نمیشناسم.
پرسیدم اونیرو که کشته هویتشونو بگو.صورت مسیله پاک نکن واسه من!!
اونهارو از روی ستم کشته مثل خامنه ای نشد جواب ادعات رو با دلیل کامل بیار.میگی مثلا حسن رو کشته بگو حسن کی بوده چیکارا کرده بوده اصلا چرا جنگیده ؟؟؟ حق و باطل رو به خورد ما نده جداش کن قشنگ.
من که دارم به شما می گویم آقای حق!!!
علی آدم ظالمی بود مردم را از روی ظلم و برای کسب قدرت بیشتر می کشت مثل قضیه خالد یا قضیه ازد یا وقتی سر بنی قریضه را می برید!
حالا شما کجا زندگی می کنی که خامنه ای را نمی شناسی عزیز؟ روی کره ماه؟ یا الآن کنار حوری های بهشتی هستی؟ 🙂
راست میگه دیگه ، خامنه ای چیکارست خامنه ای که از دید ما معصوم نیست ممکنه خیلی غلط ها هم بکنه تو حرفت سر علی هست ، مناقشه میکنی اهل بحث نیستی معلومه ، این که با ظلم جمله بسازی و بگی علی ظالم بوده نه مستند هست نه علمی نه تاریخی ، علی هر کی رو کشته بی دلیل نبوده اینکه ما مسلمونا همه تاریخمونو حفظ نیستیم دلیل به نادانی ما یا ظالم بودن علی و امثالهم نیست رفتی 20 -30 تا کتاب تاریخ ورق زدی همه رو به هم گوروندی اش شعله درست کردی گذاشتی رو بار مغز محدودت جوش خورده با نیم وجب روغن ظلم و تعصب خودت بلغور میکنی به خورد جوونهای خام و بی اطلاع میدی نیشت تا بناگوش هم بازه ؟؟؟
با افکار و عقایدت محشور بشی ایشالا 🙂
مرحبا … واقعا خوب جوابش رو دادی . معلومه که در یک خا نواده ی غیر مذهبی بی تعصب که از نظر دیگران عصبی نمی شند بزرگ شدی , فامیلت کلینتون نیست ؟
مخصوصا اونجا که که گفتی اینها تاریخی نیست , و اشاره به اون 20-30 تا کتاب تاریخ … وقتی همه میدونند تاریخ از تاریخ نویسها نمی اید , بلکه تاریخ یعنی هرچی تو قبول داری و وقتی تو بگی علی ادم کشی نکرده بنابراین … آره .
منظورتونو متوجه نمیشم من خیلی هم مذهبی هستم ولی از نظر سیاسی خیلی طرف راستی ها نیستم و البته چپی هم نیستم کلا ً از هیچ سیاستمداری دل کاملا خوشی ندارم خانوادم هم کاملا مذهبی اند ولی متعصب نیستیم نه
شوخی بود . طعنه زدم . منظورم همین بود که خیلی مذهبی هستی و برای همین نسبت به ما زندیق ها متعصبی . نگو نیستی عزیز دلم , قربون اون تصور یک بعدی از تاریخت بشم , وقتی میگی ما «مغز محدود» داریم , «با نیم وجب روغن ظلم و تعصب» خوب یعنی نسبت به ما متعصبی دیگه تصدقت بشم .
اولا به خامنه ای فحش نده . ثانیا همین آزادی و اسلامی که داری از صدقه سر همین سید علی خامنه ای هست . برو فکرت رو درست کن .
با خامنه ای هم مشکل داری برو به خودش بگو به حکومتش گیر بده نه به دینش ، اسلام مال خامنه ای نیست علی هم نسبتی باهاش نداره هر چند سید باشه
محمد باهاش نسبت داره . تو جنگ جهانی دوم امریکا از روی اجبار بمب انداخت رو سر ژاپن , کسی تو امریکا ترومن پرستی نمیکنه و کسی هم نمیگه خوب کرد . ابو غریب یادته ؟ تو اون زندان کسی رو شکنجه سخت فیزیکی ندادند ( به اون معنا که عدل علی تعریف میکنه ) , فریاد وا مصیبتای همه بلند شد و نه فقط از طرف مسلمونها . ایزنهاور لازم نیست تمام اون 6 میلیون یهودی رو که هیتلر کشت رو تک تک اسم ببره , فرض بر اینه که وقتی یک نفر تعدادی انسان بی دفاع رو بدون دادگاه میکشه , قتل نفس انجام داده .
1. سران قذافی الان دارن تو دادگاه کشته میشن یا با موشک های امریکایی از راه دور ؟؟؟
2. جمعیت یهودیان الان تو خود اسرائیل هم 6 ملیون نفر نیست اون وقت شما اون 6 ملیون نفر رو از کجا اوردی که کشته شدن ؟؟؟ 4 تا امار غلط بهتون دادن گندش کردن لیستی در کار نبوده که بخواد تک تک نام ببره ،
3. حضرت علی (ع) خودش در مقام قضاوت بوده بنابراین نیازی به دادگاه نداشته منظورم فیزیکی هست در واقع اون خودش اونایی رو که کشته دادگاهی کرده و بعد کشته کسی هم که معلومه کارش چی بوده حقش بوده به دست ایشون قصاص بشه ، علی ، خامنه ای نبوده که امکان اشتباه داشته باشه علی علی ای بوده که تا ته کار طرف رو میدونسته چیه بنابراین اگه قرار بوده از کسی دفاع هم بشه خودش بهترین وکیل هم بوده
1. چه ربطی به حرف من داشت ؟
2. با احمدی نژاد در این مورد صحبت کن
3. طرفدارهای خامنه ای هم میگن او معصومه از گناه – هیچ کس و هیچ چیز اونقدر مقدس نیست که نشود نقدش کرد . داری میگی علی بی گناه «چون» علی بی گناه – این که نشد جواب عزیز دل برادر .
آدم «با شعور» آخه از کجا معلوم که علی (گ) معصوم بوده؟ آخه آدم «با شعور» قذافی و دور و بریاش به دست مردم لیبی کشته شدند نه با موشک.
خامنه ای هم از لجنزار امثال علی ملعون روییدن
تو هم مثل پیامبرت دروغ گو هستی. من رفتم نگاه کردم و همه مطالب رو پیدا کردم. خیلی بی انصاف هستی که با پر رویی تمام همش انکار میکنی که در تاریخ طبری این موضوعات وجود نداره. در صورتی که من رفتم و دقیقا اون مطالب رو دیدم.
مردی است که شیعیان با تحریف اتفاقهای تاریخی و نادیده گرفتن اعمال او سعی در ساختن الگویی اخلاقی از وی دارند
—————————————————————————————————————–
این تحلیل شما از کتب شیعیان هستش و کاملا احساسی و نادرست.اونوقت بسیاری از اسناد شما مربوط به اهل سنت هستش و ما هم اونارو قبول نداریم مثل صحیح بخاری!!!!!!
ادعای شما صحیح نیست در مورد تحریف. اهل سنت امام علی رو به رسمیت قبول ندارن اگه قرار به تحریف باشه اون کتب اهل سنت هستش نه شیعه!!
در صورتی که من مطالب شما رو نگفتم تحریف شده یا معتبر نیست!!
من از کتاب شما مطلب آوردم! انگار کتاب های خودتون را هم قبول ندارید 🙂
کتابهای ما؟؟؟؟؟
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد ۴ . صفحات ۱۳۸۰٫۱۴۶۴) (تاریخ طبری .جلد ۶٫صفحات ۲۴۲۰٫۲۲۶۵)
من این مطلبو تو کتاب اهل سنتم نیافتم چه برسه به کتب شیعه!!
بقیش را هم می گفتی پیدا نمی کنی که حتی بالا و پایین صفحه را هم بهت گفتم که پیداش کنی
یک سرچ ساده برای پیدا کردن تاریخ طبری را هم انجام نمی دادی!!!!!
می خواهی دستت را بگیرم بیایم تاتی یادت بدم؟
جلد 4 ص 1464 تا 1380 را بخوان جناب همایونی حوصله ات می شود؟
از اونجاهایی که نامه ابوبکر را شرح می دهد.
ولی فکر نکنم حوصلت بشه 😦
akhe chi begam behet bego bebinam alan che dini dari?
che lezati mibari in khozabalato dar morede ALI homaye rahmat begi]
haromzade 1 milyard mosalmon aliro ghabol daran bad miay in sheraro dar moredesh migi
omidvaram bebini bazkhorde in kareto
رضا تو واقعا نادان و بی عیرتی شما ها چشم و گوشاتونو بستین
این آقا با مدرک و سند حرف میزنن
اما تو فحش میدیو میگی علی همای رحمت
شما ها اصلا ایرانی نیستین.
اینکه 1 میلیارد نفر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نمیدونم یعنی میخوای بگی 1 میلیارد نفر شیعه هستن؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
علی رو دوست دارن یعنی مثلا همه باید بدون تحقیق علی رو دوست داشته باشن؟
بیشترین جمعیت دنیا مسیحین و میگن مسیح پسر خداست اونو هم قبول داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس نه تو جنگ انتظار داری رو بوسی کنند؟! تازه شما الان بعد از 1400 سال که فهم و شعور و فرهنگ مردم بالا رفته ، داری انتقاد می کنی ؟! تازه توی این جنگ ها یا باید بکشی یا کشته بشی راه سومی وجود نداره. این چهره ای که اصلا» می گیریم از یه آدم مال یک قرن و نیم پیش شما ارائه می دید با متن نهج البلاغه تطابق نداره، یعنی اون کسی که اونها رو نوشته نمی تونه همچین کسی باشه
سعی کن با تنفری که از یک انسان پیدا کردی حالا درست یا غلط کار نداریم ، قضاوت نکنی ! اگه بخوای با پیش فرض قضاوت کنی
همه آدم ها کثیف هستن چرا که دوست دارن سکس کنن ، حاضرن برای نجات خودشون دیگری رو بکشن و…
عزیز شما هنوز مقاله را درست نخواندی کامل بخوان
تنفر من از شخص علی نیست از جهل مردم و دروغگویی آخوند جماعت است
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم.
قَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ (بقره 190)
و در راه خداوند با کسانی بجنگید که با شما میجنگند و تجاوز نکنید. بدرستیکه خداوند یگانه، متجاوزین را دوست نمیدارد.
پس بنا بر نظر قرآن مسلمین مجاز به جنگی هستند که در آن مورد تهاجم قرار بگیرند
در مورد آخوند جماعت باهات موافقم! این روزا چرت زیاد میگن!!!
واقعا متاسف هستم برای بعضی از هموطنان خشک مغز که فکر میکنن یک انسان با توجیه اینکه امام هست هر غلطی خواست بکنه …. اگر قرار باشه هر کس بگیره مخاف هاشو بکشه که دنیا از ادم خالی میشد .. بعدش این چه معصومیه که با مخالفهاش اینطور برخورد کرده است مگر اون قبیله ازد یا بنی قریضه چه گناهی کرده بودند که همه شون باید به این شکل کشته میشدند . حالا بگیم 50 نفر نه 100 نفر نه چند هزار نفررو بکشه چون امام بوده و معصوم بوده و هر غلطی خواسته میتونسته بکنه …. هیچ جای دنیا پیدا نمیکنید که اینقدر انسان مستحق مرگ پبدا بشه مگر در اسلام!!!! کشتن این همه ادم هیچ توجیهی نداشته و حتما میشده به غیر از این رفتار کرد ولی یک صفاک نمیتونه به غیر از این رفتار کنه
یکم فکر تون رو باز کنین و تعصب رو بزارین کنار علی به چه حقی میتونسته این همه ادم بکشه با چه مجوزی یعنی هر کس مخالف علی باشه باید بمیره !!!!! واقعا برای بعضی از ایرانی ها متاسفم که این سم اسلام اونها رو اینطوری الوده کرده و اونها رو کور کرده …. اگر همه این کارها رو یک انسان دیگه میکرد بهش لعنت نمیفرستادید!!!!!!
بسیلر متاسفم که خودتان که شعار نقد پذیری می دهید این گونه توهین می کنید. بسیار مایلم اگر حاضر به نمایش جوابیه در مورد سخنانتان هستید جواب دهم
بعضی ها فکر میکنن مگر میشه علی کسی که از بچگی اونو مقدس جلوه دادن برای ما وما این همه برای او ارزش قائل هستیم همچین کارهائی رو کرده باشه مگر میشه ما این همه سال اشتباه فکر کرده باشیم !!!! من به شما میگم بله میشه تاریخ از زمان شاه اسماعیل صفوی جور دیگری برای ایران نوشته شده است بسیاری از جنگهایی که علی راه اداخته بود برای رسیدن به قدرت بوده و بسیار از افرادی که در این جنگ کشته بود برای کسب خلافت بوده ولی از زمان بچگی که مغز خام و اماده پذیرش هر تلقینی را داشتیم این خرافات به ما تحمیل شده . از شما میپرسم نباید افکار ما با زمان بچگی فرقی کند !!! نباید دوباره افکار و عقایدمان را بازبینی کنیم!!!! اینکه کشتن این همه انسان رو به دست علی توجیه کنیم نشان از تعصب و جهالت دوران کودکی میدهد…. یک سوال بیایید تیتر رو عوض کنیم و به جای کشته شدن 1400 نفر به دست علی بنویسیم .. کشته شدن 1400 نفر به دست عمر !!!!! همان 1400 نفر از جمله قبیله بنی قریضه و ازد….. میبینید که خیلی زود نظرتان عوض میشود و به فکر فرو میروید و حتی به عمر فحش و لعنت میفرستید و ان 1400 نفر انسان به یکباره از انسانهای مستحق مرگ تبدیل میشوند به انسانهای مظلوم و بی گناه !!!! این اثر تلقینات یک مشت اخوند از زمان صفیان تا به امروز است
آره ۸۰ درصد مشکل این ها با تیتره باور کنید اگه بنده یک مقاله بدم که مثلا جنایات عمر همین ها میان به به و چه چه می کنن و تا آرشیوی این جا را با گلاب ناب محمدی می شورن! 🙂
یک سوال از شیعیان دارم
علی نکبت به و محمد شارلاتان به قبیله بنی قریضه حمله کردند و در یک شب 900نفر را گردن زدند
حالا ما فرض را بر این می گذاریم که شیعیان درست می گویند و این قبیله بنی قریظه یک قبیله لاشی بود
حال در این بین گناه کودکان و زنان چه بوده که بهشان تجاوز شد
بهتر است شیعیان یک مقدار از مغزشان استفاده کنند و دست از اعمال طوطی وارشان بردارند
ملاک محمد ابن عبدالله برای کشتن پسران بنی قریظه، رویش مو در دستگاه تناسلی آنان بود.
http://iran000.blogspot.com/2011/01/blog-post_25.html
پس مشاهده کنید که محمد و علی نه تنها معصوم نبودند بلکه جزو جنایتکارترین حیوانات تاریخ هستند
حال مشاهده کنید چند نمونه از شیرین کاری های علی کوتوله را
از نهج البلاغه:حکمت ١١٩ : غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان است.
حکمت٢۳٠:همه چیز زن بد است و بدتر چیزی که در اوست این است که مرد را چاره ای نیست از بودن با او
?علی(ع) به امام حسن (ع)در مورد زنان،به اموری وصیت نمود از جمله اینکه:
١- از مشورت کردن با زنان بپرهیز،زیرا که آنان از نظر عقلانی دارای نقصان هستند و فکر آنان در معرض خطاست و هر کسی که اینچنین باشد،سزاوار نیست که مورد مشورت قرار گیرد.
بهترین خصلتهای زنان که تکبر و ترس و بخل است ، نکوهیده ترین خصلتهای مردان بشمار می رود .(نهج البلاغه صفحه 507)
فکر کنم دیگر کافی باشد
در آخر از گرانوم عزیز صمیمانه تشکر می کنم بابت تلاشی که در باب آگاهی رسانی دارند
امیدوارم همیشه سالم و تندرست باشی آریایی
با تشکر
هیچ چیزی حالیش نمیشه بی سواده ؟؟؟
ba eftekharr linketon kardam
لطف کردید
علی
چه شبها که برایش نگریستم
دعاهای کمیل را از یاد نبرده ام
اما سالها فاصله است میان علی ذهن ما با علی حقیقی
وتاریخی
بیگمان او یک قاتل است
در آن زمان به علت کشتار ی که از قوم خود کرد بسیاری از مردم را از خود رماند
یکی از علل برگزیده نشدن به عنوان خلیفه اول همین کشتارها بود که باعث نفرت از او شده بود
ای شیعیان بدانید آن تصویری که از علی در ذهن شما شکل گرفته است از نیکی ومهربانی پدران شماست
که در قالب علی ریخته شده است وگرنه او دشمن ایرانیان بود
مشاور عمر در حمله به ایران همو بود
بخوانید تا بدانید
درود بر همه
من می دونم که به اعتقاد خیلی از شما توهین شده است ، عزیزان این که شما تنها بر اساس چیزی که اعتقاد دارید مسئله ای خلاف اون رو محکوم می کنید کار درستی نیست حالا شاید شما منبع درستی در دست ندارید اما برای به دست آوردن منبع می تونید در اینترنت تاریخ طبری رو دانلود کنید البته نیاز به ( وی پی ان ) دارید و در اینترنت درباره طبری از منابع خود حوزه علمیه قم تحقیق کنید تا بدونید مطالب چه کسی رو می خونید ناگفته نماند که کتاب موجود در اینرنت چاپ پنجم سال 1375 است و با اینکه خیلی از مطالب اون حذف شده ولی باز هم خیلی چیزا توش هست که بدردتون می خوره اما اگه راضی نشدید می تونید نام تاریخ نویسان شیعه رو از سایتهای حوزه قم جستجو کنید در فهرست اونا از ابو مخنف صاحب کتاب مقتل الحسین ( کسی که نخستین تاریخ ماجرای کربلا رو در سال 65 هجری نوشته ) و همچنین از محمد بن اسحاق صاحب کتاب سیره نبوی نامبرده شده است که باز هم می توانید این کتابها رو از اینترنت با استفاده از ( وی پی ان ) تهیه کنید و به جای بحث و جدلهای بیهوده اگه واقعا به دنبال یافتن حقیقت هستید اونا رو بخونید و خودتون قضاوت کنید دوستان عزیز و هم میهن گرامی یک مثال برایت می آورم تاریخی رو که به ما خورانده اند از کتابی به عنوان ( جلاء العیون ) نوشته محمد باقر مجلسیه ، در این کتاب مجلسی تاریخ ائمه و چهارده معصوم رو بیان کرده و همچنین سندهای کتابشو ( تاریخ طبری و سیره نبوی ابن اسحاق و…) ذکر کرده ، اما خداوکیلی اگه به دنبال حقیقت هستید خودتون می تونید مطالبی روکه گفته با تاریخ طبری و ابن اسحاق مقایسه کنید و خودتون ببینید که زمین تا آسمون با هم فرق داره تازه بعد از مجلسی هم این شیوه دروغنگاری و وارونه جلوه دادن حقیقت ادامه پیداکرده و هنوز هم ادامه داره ، عزیزان منهم یه روزی مثل شما بودم و فکر می کردم همه این چیزایی رو که برامون گفتن حقیقت داره و واقعا سخته و درد آوره که انسان یه روزی ببینه که دیوار اعتقاداتش ویران شده ، احساس پوچی می کنه
دوستان من مثل شما فکر نمی کنم که بگم اونایی رو که علی کشت حتما آدمهای بدی بودن ، ممکنه حق با شما باشه مهم نیست ، مهم اینه که به ما می گفتن یه یهودی هر روز روی سر حضرت محمد آشغال می ریخته و یه روز که خبری ازش نبوده ، حضرت میره به عیادتش و اونهم خجالت می کشه و وقتی که چنین رفتاری رو می بینه مسلمون میشه ،اما همچین چیزی رو من تو هیچ کتابی جز کتابهای مجلسی نخوندم و اصل ماجرا اینه که یه یهودی به نام ابورافع چون بر ضد محمد تحریک میکرده و مخالف بوده ، حضرت هم چند نفرو میفرسته تا بکشنش و اینطوری ازش عیادت می کنه این مطلب هم توی تاریخ طبریه و هم توی سیره نبویه و من صفحه اش رو نمیگم چون اگه شما واقعا دنبال حقیقت باشی میری از اول تا آخرش رو می خونی و بعد نتیجه می گیری و گرنه این گفتگوها هیچ نتیجه ای نداره و میتونی بعد هم بیای و بگی رفتی و خوندی و این چیزا توش نبود و منو به دروغگویی متهم کنی ، به هرحال اینم یه شیوه ای هست برای کسایی که از حقیقت می ترسن در واقع به ما گفتن اسلام دین محبته و بازور و شمشیر در دلها جا باز نکرده ، دوست عزیزی که همش می خوای بدونی که اونایی رو کشتن کیا بودن خودتو گول نزن به این فکر کن که چطور مردان خدا می تونن اینهمه آدم بکشن ، چنگیز می تونه آدم بکشه هیتلر و خیلی از آدمهای دیگه و میشه کارشون رو توجیه کرد چون آدمهای معمولی هستن و ادعای ارتباط با خدا رو ندارن ولی امام و پیغمبر چطور می تونن آدم بکشن حال به هر دلیلی ، اصلا ما میگیم دشمنای اونا گوساله ترین ادما بودن ولی باز هم نمی تونیم کشتار آدمها رو به دستور پیغمبر و امام رو توجیه کنیم و درباره اون دوستی که خواستن درباره جنایات کورش بدونن باید براشون بگم که می تونن کتاب تاریخ هرودوت رو بخونن تا بدونن کورش با دشمناش چه رفتاری داشته و البته یکی از جنایات دیگه کورش هم اینه وقتی بابل رو بدون خونریزی گرفت یه لوحه ای از خودش به یادگار گذاشت که امروز نسخه اصلیش توی موزه برتانیاست و نسخه بدلیش هم توی موزه ایران باستانه و یه نسخه کپی شده دیگه هم توی سازمان ملله و توش نوشته که آزادی مذهب و عقاید و لغو برده داری و چیزای دیگه که خیلی جنایته و چی می گفت اگه می دونست که 1100 بعد از خودش یه نفر اومد و به نام برده داری و ترویج اون از طرف خدای خودش آیه بردگی رو آورد ( نحل 75 و 71 ) و( روم 28 ) و زنان برده و کنیز ( نسا 24 ) ( معارج 30 ) و از روسپیگری زنان ( نور 33) می آره ، تازه عزیز ی که از جنایتهای کورش بیشتر می خوای بدونی باید برات بگم علمای خودتون متفق القول هستن که ( ذوالقرنین در قرآن و سوره کهف همون کورشه و باز هم برات بگم اگه بیشتر می خوای بدونی اینه که قران چندین بار گفته که با تورات و انجیل مطابقت داره و در کتاب اشعیای نبی می تونی پیدا کنی که کورش چه جنایتهای دیگه ای کرده ، با این حساب کورش به جرم لوح حقوق بشر وآزادی بردگان و رفتاری که بنا بر تاریخی که اقوام ضد ایرانی نوشتن جنایتکارترین بشر در طول تاریخ است ، امیدوارم تونسته باشم گوشه ای از مطلب رو گفته باشم ، به امید آگاهی
لطفا یک قالب زمینه روشن برای خودتون برگزینید که خواندن آن راحت باشد! این قالب اصلا مناسب نیست و چشم درد می گیریم موقع خواندن. قالب وبلاگ را برای بخش نوشتاری زمینه روشن استفاده کنید که راحت نوشته شما خوانده شود. لطفا قالب خود را عوض کنید.
کیرم تو فرق سر علی کسکش و روانی
آخ كه چقدر سوزش باسن سخته
حالا هرچقدرم واسه اربابات دم تكون بدي مي بي ني كه ايراني جماعت به عشق علي جونش زندست
علي هموني كه جرج جرداق مسيحي شيداش شده
اونوقت توي استخون به دهن داري راجع به كسي صحبت ميكني كه هيچ وقت پشت به دشمنش نكرد
s,,داستان ها تون دروغ بود. به احتمال زیاد قوه درک ضعیفی داریدوتحصیلات پایین چون مراجعی که گفته بودید رو یا خوب متوجه نشدید یااصلا اون منابع نخوندید. بهتره که نوشتن رو کنار بگذارید وبه مطالعه بپردازید.چون از سواد پایینی برخوردار هستید.نوشته ها تون ازکتاب میزان الحکمه هم صحت نداشت.
چک کردم درست بود
شما دقت کردین
اعوذ بالله من الشیطان العین الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
بقره ایه 190
و در راه خدا، با انان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید.لیکن تجاوز نکنید که خدا متجاوزین را دوست ندارد.
———————————————————————————-
توبه ایه 6
و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود [و در آن بينديشد]! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند!
—————————————————————————
با ذکر این ایه ها چطور امام معصوم خدا میتونه متجاوز باشه؟؟!!!!
هیچ مسلمونی جنگ رو اغاز نمیکنه.ولی قران باز ذکر میکنه که اگه وارد جنگ شدی باید بجنگی و تا پیروز نشدی پا پس نکشی.
امام حسین هم شب قبل از عاشورا شمر به خیمه اومد که یاران امام گفتن همینجا بکشیم که حضرت فرمد نه نمی خوام اغاز گر جنگ باشم.
جالبه آیه های اطرافشو سانسور می کنی!
فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۵﴾
فولادوند: پس چون ماههاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و به محاصره درآوريد و در هر كمينگاهى به كمين آنان بنشينيد پس اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات دادند راه برايشان گشاده گردانيد زيرا خدا آمرزنده مهربان است
مکارم: هنگامي كه ماههاي حرام پايان گرفت مشركان را هر كجا بيابيد به قتل برسانيد و آنها را اسير سازيد و محاصره كنيد و در هر كمينگاه بر سر راه آنها بنشينيد، هرگاه توبه كنند و نماز را برپا دارند و زكات را بپردازند آنها را رها سازيد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و چون ماههاى حرام به سرآمد، آنگاه مشركان را هرجا كه يافتيد بكشيد و به اسارت بگيريدشان و محاصرهشان كنيد و همه جا در كمينشان بنشينيد، آنگاه اگر [از كفر] توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات پرداختند، آزادشان بگذاريد كه خداوند آمرزگار مهربان است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بقره ۱۹۰
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۱۹۰﴾
خرمشاهی: و با كسانى كه با شما آغاز كارزار مىكنند در راه خدا كارزار كنيد، ولى ستمكار [و آغازگر] نباشيد، چرا كه خداوند ستمكاران را دوست ندارد
وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ ﴿۱۹۱﴾
فولادوند: و هر كجا بر ايشان دستيافتيد آنان را بكشيد و همان گونه كه شما را بيرون راندند آنان را بيرون برانيد [چرا كه] فتنه [=شرك] از قتل بدتر است [با اين همه] در كنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد مگر آنكه با شما در آن جا به جنگ درآيند پس اگر با شما جنگيدند آنان را بكشيد كه كيفر كافران چنين است
خرمشاهی: و هر جا كه بر آنان دست يافتيد بكشيدشان و آنان را از همانجا كه شما را راندهاند [مكه] برانيد، و فتنه شرك بدتر از قتل است، و در مسجدالحرام با آنان [آغاز] كارزار نكنيد، مگر آنكه آنان در آنجا با شما كارزار كنند، و چون كارزار كردند بكشيدشان كه سزاى كافران چنين است
قال محمد (گ): علم و دانش و فناوری را حتی اگر در چین یا آمریکا باشد یاد بگیرید و با آن همه تمام غیر شیعیان را بکشید و زنان را به بردگی مسلمونا درآورید و ….
در این فکرم اگر عقرب تنها بماند چه میکند؟؟؟!!!
سلام
تو هنوز ابتدایی ترین وسیله برای زندگی متمدنانه رو که احترام به دیگران باشه رو بلد نیستی!!
دروووووود…
امروز از سایت شما به پاسخ خیلی از سوالهام رسیدم…از شما ممنونم… کار مقدسی انجا میدید…واقعا خیلیا نمیدونن… من قبل از این شبهات زیادی داشتم که منو انع نمیکرد که این دین مشکلدار است…از طرفی دین دیگری را هم نمیشناسم… منم تا پارسال با نوحه هایی که برام میخوندن اشک میریختم ولی امسال سوالاتی در ذهنم پدیدار شد که دیگه هیچ چیزو هیچ کس از این دینو قبول ندارم… سوالم این بود:(من این سوال رو به سایت یکی از مراجع ارسال کردم و فقط پاسخش این بود که فرقی نمیکنه شما چه نژادی دارید،اسلام برای همه ست… و اینکه زرتشت دین باطلیه):
«میدانیم که پیامبر در غدیر خم علی (ع) را به عنوان جانشین خود اعلام کردند… عمر و امثال او از فرمان پیامبر سرپیچی کرده، حکومت را درد ست گرفتند…به ایران حمله کردند، غارت کردند، تجاوز کردند و …. علی (ع) به عنوان یکی از بزرگان جنگ حضور داشت،… در جبهه کسانی که از فرمان رسول خدا سرپیچی کردند، در مقابل کسانی که پیامبر آنها را دعوت کرد و نپذیرفتند ولی پیامبر به آنها حمله نبرد، قرار گرفت… پیامبر صلاح ندانست، یا شاید نمیخواست… میخواهم بدانم چرا ما باید به امامی اقتدا کنیم که در مقابل ما جنگید، اسلامی که پیامبرش نمیخواست تحمیل کند را اعراب تحمیل کردند، و علی(ع) در جبهه آنها بود… چرا علی(ع) بازهم کنار نکشید و سکوت نکرد؟ به نظر شما چرا ما باید دین تحمیل شده ی اعراب را بپذیریم؟ شاید دلیل عدم حمله پیامبر به ایران دین و رفتار درست ما بود… شاید پیامبر آمده بود تا اعراب را هدایت کند… شاید ما راه را میدانستیم… در سوالی که قبلا از شما پرسیده بودم، شما اثبات کردید که مسیحیت و یهود دین هایی تحریف شده اند، ولی از زرتشت که دین اصلی مد نظر من است سخن به میان نیاوردید و اشکالی نگرفتید… میخواهم بدانم زرتشت هم این نقایص را داراست؟ و چه نقصی دارد؟ من نمیدونم کدوم دین درسته، کدوم یکی تحریف شده، کدوم یکی تحریف نشده، من دارم تحقیق میکنم، لطفا سوالات منو توهین یا لحن اهانت آمیز تلقی نکنید و به سوالات من پاسخ قانع کننده بدید… من این سوالاتو از هر کس میپرسم میگه کی بهت این سوالارو گفته، یا کجا دیدی، یا… ولی میخوام بدونید که اینا همش حاصل تفکرات خودمه و دنبال جوابش میگردم!»
این دقیقا متن سوالی بود که ارسال کردم….بار اول که جواب دندانگیری ندادند…بار دوم هم اصلا پاسخی دریافت نکردم… من به کمک شما نیاز دارم تا حقیقتو پیدا کنم… کنجکاوم بدونم نتیجه تحقیقات شما راجع به ادیان به کجا رسیده ….
باتشکر
بدروووووود
خیلی … مادر …
میدونم یعنی توی اینترنت زیاد دیدم که شما مسلمانها چقدر خحالتی تشریف دارید.
شما هم بخاطر تربیت اسلامیتان مخواستید بگویید :
خیلی حالم خرابه مادر بدادم برس
وای رویت نشد. خوب شما مسلملنها ذاتا ریوف(رااووف< کیبرد من ی حمزه ندارد) دل نازک , رقیق القلب, و سایر صفاتی که از الله ! به شما رسیده هستید.
🙂 ++
با سلام.من تاریخ طبری کلشو خوندم .منابعی که در مورد کشتار ذکر میشه همش درسته.کشتاری بوده برای اتحاد اعراب.خواهش می کنم از اعراب بکشید بیرون و به مردان بزرگ ایران بپردازید
زنده باد پادشاهان ایران صلح جو و جنگ ستیز
«در بابل تیر به مقعد ندینتبیره و بزرگانی که با او بودند فرو کردم.»
(پی یر لوکوک، کتیبه های هخامنشی، ص 227)
«فرورتی دستگیر و به سوی من آورده شد، بینی، گوش ها، زبان او را بریدم و یک چشمش را درآوردم، بر درگاه من، او در زنجیر نمایش داده شد، تمام سپاه او را دیدند، سپس، در اکباتان تیر به مقعد او فرو کردم و در دژ، در اکباتان، به دار آویختم».
(کتیبه های هخامنشی، ص234)
«من تصمیم گرفتم: ارخه و مردانی که وفاداران اصلی او بودند در بابل تیر به مقعدشان فرو شود.».
(کتیبه های هخامنشی،244)
«من تصمیم گرفتم: ارخه و بزرگانی را که با او بودند روی تیر نوک تیز بگذارند. آن گاه ارخه و مردانی که وفاداران اصلی او بودند، در بابل تیر به مقعدشان فرو شد.» (کتیبه های هخامنشی، 244)
«چیسنتخمه را دستگیر کرد؛ او را به سوی من آوردند.
آنگاه من بینی و گوش هایش را بریدم و یک چشمش را درآوردم. در درگاه من، او زنجیر شده به نمایش گذاشته شد.
تمام سپاه او را دیدند. سپس در اربلا تیر به مقعد او فرو کردم».
(کتیبه های هخامنشی، ص 235)
«آن گاه، این وهیزداته و مردانی را که وفاداران اصلی او بودند، در شهری به نام هووادیچیه، در پارس تیر به مقعدشان فروکردم». (کتیبه های هخامنشی، صفحات 234)
«آن گاه، این وهیزداته و مردانی را که وفاداران اصلی او بودند، در شهری به نام هووادیچیه، در پارس تیر به مقعدشان فروکردم».
(کتیبه های هخامنشی، صفحه 238
من از طرف کوروش از شما معذرت میخوام! ایشون معذرت خواستن که دشمنان ایران را کشتن!
ولی خودمونیم شما که از خودت حرف می نویسی حداقل موادبانه بنویس!
اصلا هیچ نیازی به بحث نیس . ۲تا حالت داره
۱- یا شما راست میگینو همهٔ اینا دروغ هست علی و محمدو اسلام اینا همه سر کاری هستنو اون دنیا هم کشکه، که اون موقع ما ضرر نکردیم حداقل ۴تا نماز خوندیم ورزش کردیم به ۴تا چیزم اعتقاد داشتیم
۲-یا ما راست میگیم که اون دنیا و حضرت علی و محمدو قران و همهٔ اینا حق هست اون موقع ولی بدجور اونایی که این چیزارو قبول نکردنو عذاب میدان.
خلاصه در هر ۲ حالت کسی که اعتقاد داره هیچوقت هیچ ضرری نمیکنه اما اونیکه نداره…
در این حالت شما عمر خودت رو تلف کردی!
پس منم میگم هر کی مثلا بودایی نباشه اون دنیا عذاب میبینه! حالا بدو بو بودایی بشو!!!
مردك منحرف!
تاريخ را تحريف مكن .
امام(ع) بخاطر حفظ اسلام و تغيير فرهنگ اعراب گاه مجبور به استفاده از زور مي شدند و جنگ هايشان در نهايت فتوت بود و با قدرتي الهي پيروز ميشدند نه با كينه ورزي
مردك منحرف!
تاريخ را تحريف مكن .
امام(ع) بخاطر حفظ اسلام و تغيير فرهنگ اعراب گاه مجبور به استفاده از زور مي شدند و جنگ هايشان در نهايت فتوت بود و با قدرتي الهي پيروز ميشدند نه با كينه ورزي
عجب پاسخ دندان شکنی!
واقعا نمیدونم چی بگم من یک پسر شانزده سالم که اتفاقا اسمم علی ولی خیلی واقع بینم .من انگشتر مورد علاقم در نجف و مکان زیارتی مورد علاقم نجف علی الالهی نیستم .واقعا موندم یه کاری کردی تا یه مدت با خودم خلوت کنم ببینم چی درسته چی غلط .اگه راست نوشته باشی خدا پدر و مادرتو بیامرزه و اگه دروغ نوشته باشی خدا پدر و مادر تو ….. هیچ ! جوابتم خود علی بده تو قیامت بده .چون با این نوشته هات روی افکار و نظر خیلی ها پیاده روی کردی …………. . مرسی از لطفت .
فکرکنید و تصمیم بگیرید.تصمیمتون هرچی باشه با ارزشه