Tag Archive: قتل


من به عنوان یک بی دین از مسلمانان می خواهم که متن فارسی قرآن را بخوانند و در مورد آن فکر کنند

شاید
وقتی اول کار که چشمتان به عنوان مطلب خورد تعجب کرده باشید و از خودتان
پرسیده باشید که این دیگر چه جور بی دینی است که اینقدر اصرار دارد که ما
قرآن خودمان را که البته برای خودش به هیچ وجه ارزش ندارد را با دقت
بخوانیم و در معنی فارسی آن دقت کنیم.

 ولی از نظر من راه شناخت دقیق اسلام و مبارزه معقول با آن و پی بردن به ماهیت واقعی دین اسلام همین است.

تجربیات
من در گفت و گو با دوستان مسلمان به من ثابت کرده که یکی از مهم ترین
دلایل تاکید افراطی مسلمانان بر دینشان و نپذیرفتن دیدگاه های مخالف دین
نخواندن متن فارسی قرآن و دقت نکردن آنان در معنی فارسی آن است

شاید
برایتان جالب باشد که اینبار بی دینان با پیامبر اسلام و امامان شیعه هم
صدا شده اند و خواستار تلاوت قرآن مجید البته اینبار به زبان فارسی اند.

آیا تا حالا از خودتون نپرسیده اید چرا روحانیون شیعه وسنی تاکید زیادی بر  خواندن
متن عربی قرآن دارند و مسابقات و جشنواره های مختلفی را فقط برای خواندن
با صدای زیبا از روی متن عربی قرآن برگزار می کنند؟ چرا معمولا به خواندن
از روی متن ترجمه شده قرآن به زبان های مختلف بهایی داده نمی شود و به جای
آن تاکید عجیبی روی انتشار قرآن های رنگارنگ با خط عثمان طاها می شود؟

البته گاهی اوقات بعضی روحانیون خواندن آیات قرآن به زبان مادری  را
مفید می دانند ولی عملا هیچ حمایتی از تلاوت این کتاب به زبان مادری در
مساجد و مدارس به عمل نمی آورند همه ما تجربه ایستادن های طولانی در سرما و
گرما سر صف صبح مدارس که فقط برای خواندن قرآن آن هم به زبان بی گانه عربی
برپا می شد را داریم. آن هم برای کودکان خردسال دبستان که مدرسه  آمده
اند تا زبان فارسی خود را یاد بگیرند و هنوز حتی به آن هم مسلط نیستند.
جالب تر اینکه حتی در دوره های بالاتر هم کمتر کسی معنی قرآن عربی را می
فهمد و به آن توجه می کند.

این
همه تاکید برای خواندن قرآن به زبان غیر قابل فهم عربی برای عموم چیست؟
آیا قرآن مطالبی دارد که عموم مردم نباید از آن باخبر شوند؟  چرا
آیاتی که از قرآن در کتاب های دینی و قرآن مدارس موجودند همگی یا در مورد
توحید و بهشت و جهنمند یا داستان زندگی پیامبران را بازگو می کنند عملا هیچ
صحبتی از آیات دستور به سر بریدن و برده داری و زن ستیزی این کتاب نیست؟

تعداد
بی شماری از مسلمان قرآن خوان از وجود این گونه آیات قتل وکشتار به کلی بی
خبرند و وقتی از این سری آیه های جنایی قرآن برایشان می خوانی همچین با
تعجب نگاهت می کنند که انگار داری این ها را از خودت می سازی!

این
جا تعدادی از آیه های قرآن که در مورد دستور به آدم کشی و قتل دگر
اندیشانند لیست شده اند تا با این گونه آیات که تعداد قابل توجهی از آیات
این کتاب را تشکیل می دهند آشنا می شویم:

سوره توبه آیه 123

يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ
الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ
مَعَ الْمُتَّقِينَ
.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!  

 

سوره محمد آيه 4

فَإِذا
لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا
أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا
فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ
لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ
قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ
.

چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید.
و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به
منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم
خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به
یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل
نميکند.

فیلمهای پیاده شدن این دستور قرآن را در بخش جنایات اسلامگرایان مشاهده کنید.

سوره انفال آیه 39 صفحه 182

وَقَاتِلُوهُمْ
حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ
انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
.

با آنان نبرد کنيد تا ديگر فتنه ای نباشد و دين همه دين خدا گردد پس اگر باز ايستادند ، خدا کردارشان را می بيند.

سوره احزاب آیه 61 صفحه 427

مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا.

اینان لعنت شدگانند. هرجا یافته شوند باید دستگیر گردندو به سختی کشته شوند.    

سوره مائده آیه 33

إِنَّمَا
جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي
الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ
أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ
ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ
عَظِيمٌ
.

سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او مى‏جنگند و در زمين به فساد مى‏كوشندجز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلافجهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و درآخرت عذابى بزرگ خواهند داشت

فیلم پیاده شدن این قانون اسلامی را از اینجا ببینید –  قطع کردن دست و پا طبق دستور قرآن

سوره مائده آیه 38


وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ.

و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده‏اند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خداببريد و خداوند توانا و حكيم است.     فیلم پیاده شدن این قانون اسلامی را از اینجا ببینید.شکنجه، دست قطع کردن در عراق

 

سوره التوبه آیه 28 صفحه 192

يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ
يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا وَإِنْ
خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء
إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
.

ای
کسانی که ایمان آورده اید، مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجد
الحرام نزدیک شوند، و اگر از بینوایی میترسید، خدا اگر بخواهد به فضل خوش
بی نیازتان خواهد کرد. زیرا خدا دانا و حکیم است.

سوره التوبه آیه 29 صفحه 192

قَاتِلُواْ
الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ
يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ
الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ
عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ
.

کسانی
را از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند و چیزهایی را که
خدا و پیامبرش حرام کرده است بر خود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند بکشید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند.  

سوره النساء (زنان) آیه 89 صفحه 93

وَدُّواْ
لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ
مِنْهُمْ أَوْلِيَاء حَتَّىَ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَإِن
تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ وَلاَ
تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا
.

دوست
دارند همچنان که خود به راه کفر میروند شما نیز کافر شوید تا برابر گردید.
پس با هیچ یک از آنان دوستی مکنید تا آنگاه که در راه خدا مهاجرت کنند. و
اگر سر باز زدند در هرجا که آنها را بیابید بگیرید و بکشید و هیچ یک از آنها را به دوستی و یاری برمگزینید

  سوره الانفال (غنایم جنگی) آیه 12 صفحه 179

إِذْ
يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلآئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُواْ
الَّذِينَ آمَنُواْ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ
فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ
.

و
آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: من با شمایم. شما مومنان را به
پایداری وادارید. من در دلهای کافران بیم خواهم افکند. بر گردنهایشان
بزنید و انگشتانشان را قطع کنید

 سورهُ توبه آیه 5 صفحه 188

فَإِذَا
انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ
وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ
مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ
فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
.

پس چون ماههاي حرام به سر آمد  آنگاه مشركان را هر جا يافتيد به قتل رسانيد.
و آنها را دستگير و محاصره كنيد . و هر سو در كمين آنها باشيد. چنانچه
توبه كردند و نماز به پاي داشتند و زكات دادند پس از آنها دست بداريد. كه
خدا آمرزنده و مهربان است
.   

 سوره توبه آیه 12 صفحه 189

وَإِن
نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي
دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ
لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ
.

اگر پس از بستن پیمان، سوگند خود شکستند و در دین شما طعن زدند، با پیشوایان کفر قتال کنید که ایشان را رسم سوگند نگه داشتن نیست، باشد که از کردار خود باز ایستند

 سوره ماده گوساله(بقره) آیه 191 صفحه 31

وَاقْتُلُوهُمْ
حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ
وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ
الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ
فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ
.

هرجا که آنها را بیابید بکشید
و از آنجا که شما را رانده اند، برانیدشان، که فتنه از قتل بدتر است. و در
مسجد الحرام با آنها مجنگید مگر آنکه با شما بجنگند. و چون با شما جنگیدند
بکشیدشان که  این است پاداش کافران. این آیات برگرفته از زندیقند

 

به امید اینکه یک روز مسلمانان از خواندن متن عربی قرآن دست بکشند و به معنای فارسی آن هم توجه کنند

 

ارزش جان یک زن در اسلام به میزان 580 گرم طلا ، کمتر از بیضه چپ مرد است!

خوب دوستان با همدیگر جزوه کوچک قانون اساسی نظام ولایت فقیه در ایران را باز می کنیم تا با قوانین اسلامی بیشتر آشنا بشیم! البته به نظر من اگر از اون به جای کتاب جوک استفاده کنیم بهتره ! قبل از شروع کار  قانون مجازات اسلامی در ماده 297 را عینا مرور می کنیم .

ماده 297 : دیه ، قتل مرد مسلمان یکی از امور ششگانه زیر است که قاتل در انتخاب هر یک از آنها مخیر(دارای اختیار) است .

1_ یکصد شتر سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشد .

2_ دویست گاو سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشد .

3_ یک هزار گوسفند سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشد .

4_ دویست لباس سالم و بدون عیب از حله های یمن .

5_ یک هزار دینار مسکوک سالم و غیر مغشوش که هر دینار یک مثقال شرعی طلا به وزن 18 نخود است .

6_ ده هزار درهم مسکوک سالم و غیر مغشوش که هر درهم به وزن 6/12 نخود نقره باشد .

در ادامه مقدار طلای مندرج در بالا را بر حسب گرم ، بر حسب سکه پهلوی و بر حسب انس محاسبه میکنیم .

هر 18 نخود معادل 48/3 گرم میباشد .( هر مثقال 24 نخودی 64/4 گرم است .) پس هزار سکه 18 نخودی طلا میشود 3480 گرم طلای خالص . وزن هر سکه طلای پهلوی 13598/ 8 گرم است که 322382/7 گرم طلای خالص دارد . با تقسیم مقدار طلای خالص موجود در هزار سکه طلای فرض بر مقدار طلای خالصی که در هر سکه طلای پهلوی وجود دارد ، میتوان تعداد سکه طلای پهلوی را محاسبه کرد .

میزان این دیه بر حسب انس به شرح زیر است .

تقریبا 112 انس  ً 1/31 گرم ( مقدار هر انس ) 3480 گرم وزن کل طلای خالص با توجه به مقدار انس طلای دیه ، میتوان مبلغ آن را در بازار لندن و به نرخ بین اللمل نیز حساب کرد . به طوریکه خواهیم دید ارزش جان یک زن در نظام اسلامی ، نصف این مقدار و ارزش بیضه چپ مرد دو سوم این مقدار میاشد . یعنی ارزش بیضه چپ مرد بیش از 79 سکه طلای پهلوی ( 580 گرم طلا ) از ارزش جان یک زن بیشتر است !

یکی از خنده دارترین و در عین حال ناراحت کننده ترین اصول نام برده ماده 435 آن قانون ، به شرح زیر میباشد .

ماده 435 _ قطع دو بیضه دفعتا دیه کامل و قطع بیضه چپ دو ثلث دیه و قطع بیضیه راست ، ثلث دیه را دارد .

تبصره : فرقی در حکم مزبور بین جوان و پیر و کودک و بزرگ . معلول و سالم و مانند آن نیست .

به این ترتیب در صورت مقایسه ارزش بیضیه چپ مرد با ارزش جان یک زن که دیه آن نصف دیه کامل میباشد متوجه میشویم که فقط ارزش بیضه چپ مرد به میزان یک ششم از ارزش تمام جان یک زن گرانتر است !

غالبا تاکنون در هنگام خواندن این ماده ، این مسئله مطرح می گردید که اگر فرضا یک زن و مرد به دعوا و مشاجره بپردازند و زن به نحوی به بیضه چپ مرد آسیب وارد کند ، مرد میتواند با خیال راحت زن را به قتل برساند و بعد از بازماندگان مقتوله تفاوت دیه بیضه چپ خود را مطالبه کند ! از این طریق حتی چند میلیون هم طلب کار می شود

اما هیچکس نمیتواند تصور نماید که این فرضیه غیر محتمل ، روزی در عالم واقع صورت حقیقی به خود گیرد و تحقق یابد و زنی که به تخم  آخوند ، آسیب رسانده است توسط خدای ماده روی زمین به قتل برسد ! این واقعه در ارتباط با یکی از بدبختیهای بسیار بزرگی است که بر جامعه ایران تحمیل گردیده و از نظر آخوندها موهبتی بزرگ محسوب میشد ، و آن جنگ خانمان سوز ایران و عراق است .

در جریان این جنگ هزاران زن جوان که شوهرانشان در جبهه ها کشته شده بودند برای در یافت جیره ارزنده و استفاده از دهها نوع مزایا و امتیاز از جیب مردم ایران مجبور شدند که به سوی بنیاد شهید روی آورند و از این طریق هر یک از نمایندگان خدا توانستند به هر میزان که میتوانستند این زنان و دخترا را صیغه کرده و تصاحب کنند . بهانه آخوندها هم این بود که این زنان جوان هستند و احتیاج به مرد دارند و اگر آخوند نیاز طبیعی آنها را برآورده نکند ، گناهی عظیم مرتکب خواهند شد ! چرا که موجب رواج فحشا میشود .

تعداد این زنان بیوه و نیازمندان به قدری زیاد بود که مجبور شدند در تهران جنده خانه به اسم خانه های عفاف و بنیاد ازدواج تشکیل داده و به نحوی کاملا مشروع نیازهای جنسی امت اسلام را برطرف سازند ! گفته میشود یکی از آخوندان متنفذ و وابسته به بنیاد شهید که جهت حمل سهمیه خانواده شهدا به مکه ، جرو رهبران گروه بوده ، به یکی از صیغه های زیبای خود بیش از دیگران علاقه داشته و به همین جهت تاکنون و بارها این صیغه را جزو خدمه گروه و با پرداخت مخارج بنیاد شهید به مکه برده است.

این زن ، یک دختر زیبا از شوهر شهید خود داشته که  بیست و یک ساله بود . این دختر که حاج آقا را به جای پدر خود میشناخته ، مدتی متوجه شده بود که بوسه های حاج آقا یا پدرش دیگر مانند گذشته نیست و از احساس پدری خارج شده است . وی چندین مرتبه این موضوع را به مادر خود گفته بود ، ولی مادرش باور نکرده بود .

حاج آقا در رابطه با کارهای دفتری بنیاد شهید از دخترش کمک میخواهد .یک روز صبح که حاج آقا و دختر خوانده اش در اتاقی مشغول کار بوده اند ، حاج آقا به دربان مسجد میگوید که درب مسجد را ببندد و دیگر کسی را در آن روز راه ندهد تا همه دفاتر و مدارک مرتب شوند . بعد حاج آفا وارد اتاق کار شده و درب را از داخل قفل میکند و به زور در صدد تجاوز به دخترش بر میآید و دختر هم با لگدی جانانه به میان پاهای حاج آقا کوبیده و با سرعت خود را به تراس رسانده و با گریه و فریاد دربان مسجد و مردم را به کمک طلبیده است .

معمولا اغلب مساجد در صبحها درهایشان را میبندند و کسی جز دربان و احیانا اعضای خانواده وی در آنجا نیست . به همین جهت جز سرایدار کسی در آنجا نیست تا به دختر کمک کند . دختر با التماس و خواهش از دربان درخواست کمک میکرده است . اما دربان در همان لحظه حاج آقا را میبیند که با حال زار و بدون عبا و عمامه ، در حالیکه دست راستش را در میان پاهای خود قرار داده بود از پشت سر دختر پیدا شد و با سرعت پاهای دختر را از زمین بلند کرده و او را با سراز ارتفاع به حیاط مسجد پرتاب میکند .

کمی بعد جسد بیجان دختر را همراه با حاج آقای رنگ پریده که ظاهرا و یا واقعا فریادش از درد به هوا بلند بوده و مرتب با قسم به خدایش خود را بی گناه معرفی میکرده ، با تاکسی به بیمارستان خاتم الانبیا انتقال داده میشوند .

بلافاصله دستگاهای امنییتی مشغول تحقیق میشوند و به چند نفری که کمابیش موضوع را فهمیده بودند دستور میدهند تا یک کلمه از این ماجرا به کسی چیزی نگویند و با افزودن مبلغی بر سهمیه مادر دختر از بنیاد شهید و تهدید مادر از او میخواهند تا هیچ شکایتی از حاج آقا مطرح نکند .

بعد از چند روز ماموران امنیتی پرونده بیماری حاج آقا را همراه خود او از بیمارستان خارج میکنند و با اینکه کسی از حاج آقا شکایتی نکرده بود، اما با وجود یک شاهد عینی در هنگام وقوع قتل در مسجد و چند نفر مطلع از جریان امر ( مادر دختر ، راننده تاکسی و…..) مصلحت در آن میبینند تا دادگاه ویژه روحانیت به یک درخواست رسیدگی کند !

در جریان این تصمیم دادگاه ویژه روحانیت در شرح حادثه حاج آقا اعلام میکند که : مقتوله همواره از این که مادرش صیغه من بوده ، ابراز ناخرسندی میکرده و در آن روز از من خواست که صیغه مادرش را پس بدهم . چون من این درخواست را قبول نکردم لذا بین ما مشاجره رخ داد و بعد هم دختر با گفتن این جمله که : حالا که مادرم را طلاق نمیدهی ، من هم کاری میکنم تا دیگر نتوانی کاری انجام دهی و با لگد چند بار محکم به میان پای من زده و بعد برای اینکه آبروی مرا بریزد به جلوی تراس رفته و همانطور که زلیخای گناهکار به یوسف بی گناه تهمت زد ، او هم با فریاد من بی گناه را گناهکار قلمدادکرده است .

من هم در حالیکه از شدت درد به خوب میپیچیدم و از طرفی آبروی اسلام را در خطر دیدم ، خواستم تا او را از این کار بازدارم اما نمیدانم چطور شد که دختر خودش به صحن مسجد سقوط کرد !

سرانجام دادگاه ویژه روحانیت با توجه به موافقت خود حاج آقا در مورد پرداخت دیه قتل ، او را ملزم ساخته است که دیه کامل یک زن را به مادر دختر پرداخت کند . ولی با توجه به گواهی بیمارستان و پزشکی قانونی مبنی بر اینکه بیضه چپ حاج آقا معیوب شده ؛ مادر دختر محکوم شد تا دیه بیضه چپ حاج آقا را به حاجی پرداخت کند !  اما حاج آقا از حق خدایی خود صرفنظر کرد و به دادگاه اطلاع داد که این مبلغ را به مادر دختر میبخشد !

یک نتیجه گیری جالب این می شه:                  جايگاه زن در اسلام: جائی ميان بيضه های چپ و راست يک مرد

نکته عجیب دیگر این است که فرق بیضه چپ با راست آقایان چیست که دیه چپیه 2 برابر راستیه است! شما می دونید؟